۵۶ : شعر زندگی ام بی قافیه است
۵۶ : شعر زندگی ام بی قافیه است

دنبال چی میگردم ؟

سوالی که خیلی وقته ذهنم رو مشغول کرده.

وقتی تنها میشم ، یا بحث پیش میاد ، میگم اگه برگردم به 3 سال پیش ، انتخاب رشته متفاوتی برای کنکور کارشناسی داشتم .

و حتی عقب تر ، اگه برگردم به 6 سال پیش ، حتما رشته تجربی رو انتخاب میکردم . گاهی حسرتش رو میخوردم .

جدای از نظام آموزشی کشور ، که در شرایط حال چاره ای جز ورود بهش نیست ، من چیکار باید بکنم ؟

اوقات فراغتی که با بی حالی ، احیانا کدنویسی های بی هدف ، بازی ، پیگیری و نصب رام های مختلف گوشی ، آپدیت بودن ، مورد استعمار فیلم ها و سریال ها قرار گرفتن ...

شاید فکر نکردن به موضوع و اجازه کذر زمان با هرآنچه که روزگار پیش می دهد ، راه حل راحتی باشه .

پس از کلنجار رفتن ... چیزی که بهش رسیدم اینه که هرکاری که میکنم ، و هرجا که هستم ، باید باعث تغییری توی دنیای هستی باشم .

چیزهای معمولی که صرفا تکرار پروسه ی گذشته اس رو نمیپذیرم . کارهایی که درستی یا نادرستی اش دیکته ی فردی مثله ماست ... .

و در نهایت بعد از 21 سال میتونم بگم ، شعر زندگی ام بی قافیه است !

 

+ با سه روز تاخیر ، بیست و یک سالگی ام مبارک .

 

 

" ارزش مرد به اندازه همت اوست و صدق او به مقدار جوانمردى اش و دلیرى او به میزان ننگى که از بدنامى دارد و پارسایى او به مقدار غیرتى که آرد." 

جمعه ۱۱ ارديبهشت ۹۴ ساعت ۱۷:۱۰
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
mim h.m
همیشه درحال خوردن حسرتیم رشته ی اشتباه انتخاب کردن و... شاید درست ترین تصمیمی که توی زندگیم گرفتم این بود که دوم دبیرستان تغییر رشته دادم برخلاف قولی که پدرم بهم داده بود کارتوی یه شرکت خصوصی وابسته به وزارت نفت اگه ریاضی رو ادامه میدادم اومدم بیرون رفتم تجربی با زیست زندگی کردم داروینو کشف کردم فهمیدم هوگو دووری گفته انسان اول ایستاد سپس فکر کرد کنکورم امسال بود اگه پزشکی هم نشه خیالم جمعه که رفتم پی دلم
علی
آفرین بر شما
اصلن منم باید تغییر رشته میدادم ، همون اولش
حداقل اگه به چیزی که میخواهین نرسین ، وجدانتون راحته که کاری که دوست داشتین کردین ، کاری رو که بهش علاقه داشتین !

هی خدا ...
  • سه شنبه ۲ تیر ۹۴ ، ۲۱:۵۴
  • خودم
    سلامی دوباره...کامنت دونیتون بیشتر به چت روم شبیهه:)))
    این پستو تو روز تولد من گذاشتین.پس شومام اردیبهشتی این.:)
    رشتتون نرم افزاره درسته؟؟رشته خوبیه که!!با اینکه منم یه نمور دوس داشتم برگردم عقبو برم تجربی.با اینکه از زیست متنفر بوده و هستم لی یه رتبه درحد روانشناسی میتونستم یارم.ولی خب قسمت این بود که الان نه تو تجربیم نه روانشناس.مث شوما قراره مهندس شم.شومام بهتره ناراحت برگشتن به عقب نباشین.تو اون چیزی که هستین بهترین باشین.
    موفق باشین.میدونم خیلیییییییییییی دیره واسه نظر دادن راجبه این پستتون.
    علی
    سلام
    آره ، اینجا انقد خلوته گفتیم چت کنیم یکم شلوغ شه ، عقده ای نشیم :)))
    چقدر خوب :) درسته که دیره ، اما خب تبریک میگم تولدتون رو :)
    نه متاسفانه ! رشته ام عمرانه ، به نرم افزار علاقه دارم
    آره ، حق با شماست  ، آدم تو هرچیزی که هس باید بهترین باشه

    ممنونم ، شمام موفق باشین مهندس :)
  • سه شنبه ۲ تیر ۹۴ ، ۱۹:۵۴
  • مصطفی موسوی
    میگن کوزه گر همیشه از کوزه شکسته آب میخوره! شما که انقد ماشالا با کمالاتی و مرجع القالب زنده ای چرا وبلاگت انقدر ژولیده پولیده است داداش؟!
    علی
    آره دیگه :)
    چند روزی مشکل لود فونت داشتم ، همین چند دقیق پیش حل شد
    یه بار دیگه نگاه کن داداشم ، حالا نظرت رو بگو
  • دوشنبه ۱۱ خرداد ۹۴ ، ۱۶:۴۰
  • علی
    سلام
    به به ، خونه ی نو مبارک :)
    راستش زودتر از اینا منتظر بودم
  • يكشنبه ۱۰ خرداد ۹۴ ، ۲۱:۲۲
  • mahsa
    الان دارم گریه میکنم...من وبمو میخاااااااااااااااااااااااااام:'(((((((((((((

    علی
    نازی ، گریه نکن ، درست میشه خخخخخ
  • يكشنبه ۱۰ خرداد ۹۴ ، ۲۱:۲۲
  • مونارک
    میگم بد نشد بلاگفا ترکیدا .ما همش مزاحم شما میشیم.خخخ
    ان شاءالله بعد امتحانا میام بیان.میشه اوایل ماه رمضون.فقط فک کنم برا قالبش بهتون زحمت بدم.میخوام سردرشو عوض کنم نمدونم چ جوری.
    علی
    آره ، خواهش میکنم ، مراحمین :)
    بسلامتی ایشالا ، درسته که بیان قالباش تو سطح نت خیلی کمه ، اما قالبای خودش خیلی متنوع و خوبه و با یکم تغییر میتونید به طرح دلخواهتون برسید ، درخدمتم
  • شنبه ۹ خرداد ۹۴ ، ۱۹:۱۸
  • mahsa
    خدا کنه درست شه فقط:(
    30 خرداد...بعد از کنکوره:)))
    علی
    امیدوارم :)
    مممم ، خوبه پس ، بعد کنکور حسابی خستگر در میکنی :)
  • شنبه ۹ خرداد ۹۴ ، ۱۹:۱۹
  • بانو
    اوهوم :&
    واقعن عمق فاجعه در همین حده!
    کامنتا خیلی زیاد برام محمممم بودن ! در همون حد ترور و اینا...

    این روزا ...
    دچار شدم. دچار یه حال بد. پر از حسای یه جوری ای... !
    و نمیدونم که ، نا امیدی م ناشی از خستگیه یا خستگیم ناشی از نا امیدی م ...
    در هرصورت جفتش برام وحشتناکه
    انقدر که دارم خ جدی ب کنکور سال دیگه فک میکنم ...

    اوهوم! مهمون بیانم ایندفه !
    ان شاء الله ی روز ک وقت و حوصله داشتم راهش میندازم !!
    این روزا بعضیاشو تا شب میرم مدرسه. خلاصه اینکه کمی تا قسمتی قمر در عقربه زمانهام !!
    تازه یه پروژه م باید به ادرسش فک کنم :))))

    :)
    شبتون خوش
    یا علی
    علی
    :(

    میدونین ، گاهی حسای یه جوری ای لازمه ، برای یکنواخت نشدن جریان ! گاهی باید یادمون بیفته که کجای کاریم !
    گزینه دوم به نظرم ؛ خستگی ناشی از نامیدی ! امیدوار باشین ، درست میشه
    از چیزای کوچیک غول نسازین ، به تبلیغاتای کاذب گوش نکنین

    :)
    مثه قبلنا ، مبهم !
    اصن نفهمیدم چی شد !

    ممنونم
    شب شمام بخیر
    علی یارتون
  • جمعه ۸ خرداد ۹۴ ، ۲۳:۰۸
  • mahsa
    اینجور که میگه فقط میخان تغییر بدن ولی ازونور کارشون گیره!
    میگه که میشه برگردونیم ولی میخایم تغییر بدیم و به صبرش می ارزه:/
    این آقای شیرازی خدای نکرده اصالتن شیرازیه؟؟؟
    آخه شیرازیا کلا آدمای خسته ای هستن...حوصله ندارن...حتمن چن ماهی لفتش میده:((((
    فک کن اینقد بی حوصلن که حسشو ندارن بگن سیب زمینی...به سیب زمینی میگن آلو:‏|‏
    من برا 3 روز دیگه وبمو لازم دارم...آخر ماهم تولدمه...تولدم میخام:'(
    علی
    نگاه کن ، اینا حرفشون رو چند بار عوض کردن ، معلوم نیس کدومش درسته !
    قضیه چیزای دیگه ایه
    نمیدونم ، شاید شیرازی باشه
    ههههه
    به ، تولدت آخر خرداده ، دقیقا چندوم ؟
  • جمعه ۸ خرداد ۹۴ ، ۲۳:۰۲
  • mahsa
    راست میگه...کامنتای قدیمی:'((((((
    اولش فک کردم ناراحت نمیشم ولی دیدم قضیه جدیه حالا ناراحتم:دی

    خو چرا این کارو نمیکنن؟؟؟
    علی
    نه ، احتمال زیاد کامنتای قدیمی برمیگرده ، چون حتما بک آپ دارن دیگه

    ممم نمیدونم ، همینش برام سواله !
    توضیح شیرازی هم ابهام داره ، معلوم نیس چه اتفاقی افتاده . فقط دعاکن قضیه تحریم و این حرفا نباشه !
  • جمعه ۸ خرداد ۹۴ ، ۱۸:۰۵
  • mahsa
    کوجا میشه بریم بلاگفا رو فوش بدیم که به گوششون برسه درستش کنن؟:((((
    محمدعلی؟ینی واقعنی دیگه هیچ وخ درست نمیشه؟:'(
    علی
    نمیدونم ، شاید کمپینی چیزی راه افتاده باشه !
    چرا باو ، درست میشه ، معمولا بک اپ دارن از اطلاعات ، فوق فوقش میرن یه جای دیگه بک آپ چند وقت قبل رو بازگردانی میکنن !
  • جمعه ۸ خرداد ۹۴ ، ۱۴:۵۹
  • بانو
    دیگه چیزی نمونده به کنکور ....
    دو هفته
    همیشه همینطوره
    توی بدترین شرایطی که داری، چیزی که لازم داری نیست ...
    قضیه ی بلاگه ... موقعی که به شدت لازمش داشتم این بلا سرش اومد :(
    و درد خر است :| مثل نداشتن وبم ....

    شکر که خوبید:) ان شاء الله که خیلی خوب باشید :)
    الحمدلله... اون موقع که خبر بود و حرفی و دردی برای گفتن بلاگفا رو نداد ... :'(

    نگید اینطوری:(
    من ک خیلی دعا میکنم شآید درست بشه ...
    میدونید... من چیزای باارزشی داشتم تو وبم...
    یه سری کامنتا ک برام خیلی عزیزن ... حتی مال اون اوایل وبم بودن ...
    مال حدودا دو سال قبل که با بدبختی نگهشون داشته بودم:'( ...
    ان شاء الله ک درست بشه ...
    با این وضع شاید تو همین بیان وب بزنم دیگه !
    علی
    :)
    وب دیگه یه فضای مجازی نیس ، برای خیلی از وبنویس ها بخش جدایی ناپذیر زندگیشونه .
    به هرحال مشکلی هست که به هر دلیلی پیش اومده ، باید باهاش کنار اومد
    اما دارم فکر میکنم اگه من جای شما بودم تا الان یا جناب شیرازی رو ترور کرده بودم یا خودمو سربه نیست !! (عمق فاجعه رو خواستم نشون بدم )

    :)
    امیداوارم این روزا بهتر از همیشه باشید ، و طبق برنامه :)

    خب ، به نظرم بیایید بیان وب بزنید ادامه بدین ، بعدن ها که بلاگفا درست شد ، و ابزار مهاجرت بیان برای بلاگفا بکار افتاد ، تمام مطالبتون همراه با نظرات رو میتونید منتقل کنید .
    انشاءالله که درست بشه ، حق با شماست باید نیمه پر لیوان رو ببینم ، حتما جناب شیرازی سر عقل میاد !
  • جمعه ۸ خرداد ۹۴ ، ۱۴:۵۶
  • بانو
    سلام :'(
    خوبین ؟ حال و احوال ؟!
    علی
    ُسلام
    شکر خدا ، خوبم ، ممنون :)
    شما چطورین ؟ چه خبرا ؟
    بلاگفا که داغون شد ، کجا بیام پاسختون رو بدم ؟!
  • جمعه ۸ خرداد ۹۴ ، ۰۴:۱۸
  • mahsa
    من با تموم وجودم گریه کردم برا وبم...میفهمی چقد سخته محمدعلی؟:'(
    چیکار کنیم حالا؟!
    ینی ممکنه دیگه هیچ وخ درست نشه؟:(((((
    اصن مرض داشتن اول تغییر سرور و کوفت و درد بدن؟ایشالا خودشون و شرکت خارجی نابود شن:/
    علی
    یه وبه باو ، چیزی نیس که!
    اولش سخته ، اون موقعی که وب منم کمپلت حذف شد همچین حالی داشتم ، اما واس تو سخت تره ، وبت جلو چشته و نمیتونی بهش دسترسی داشته باشی !
    هیچی ، براش یه ختم بگیریم
    احتمال درست شدنش هس ، پک آپ دارن معمولا ، مگه اینکه پک آپشون هم پریده باشه
    اما میدونی ، من فکر میکنم مشکل فنی نیس ، مشکل مدیریته !
    برای سرویسی با اون وسعت ، خیلی افت داره که یه ماه خوابیده باشه ، بعد ایجاد مشکل باید سریع بک آپ برگردونن ، که دان نشه سرویس !
    باز گردوندن بک آپ هم هرچی بزرگ باشه ، خونه پرش دو سه روز بیشتر طول نمیکشه !
    احتمال قوی میدم که با سرور خارجی به مشکل خوردن ، یا تحریمشون کردن یا ...

  • چهارشنبه ۶ خرداد ۹۴ ، ۱۷:۱۴
  • mahsa
    فک کنم بلاگفا اصن نمیخاد درست بشه که میگه اگه خبری شد اطلاع میدیم بهتون:‏|‏

    خیلی دلم گرفته...کاش درست بشه...کار دارم اونجا:((((
    علی
    همون دیگه ، اولش نقش بازی کرد ( شایدم واقعی بود ) که بگه کلی تلاش کردیم

    آره ، کاش حداقل درست بشه ، بتونی نظرای آخر رو بخونی و یا پست مهاجرت به یه جای دیگه بذاری
    غضه نخور ، اشکال نداره حالا
  • چهارشنبه ۶ خرداد ۹۴ ، ۱۵:۵۱
  • مونارک
    من کلی خاطره داشتم با وبم

    :-(
    پووووووف مسخره ها.دیگه پوکید حتما
    علی
    آره ، بلاگفا کلی وبلاگ نویس رو از خودش رنجوند ، با سیاست های مسخره اش ! با اهمیت ندادن به حرف ها و انتقاد های کاربراش
    ترکیده رفته ، میخوان آبروداری جمعش کنن ، خخخخ
  • چهارشنبه ۶ خرداد ۹۴ ، ۱۵:۳۳
  • mahsa
    بلاگفـاکــ کی درست میشه دیگه؟:'(
    علی
    بیخیال بلاگفا بشو ، 
    دیگه کارش تمومه
    و بیخیال وبت بشو ، برو یه جای مطمئن تر وب بزن
  • سه شنبه ۵ خرداد ۹۴ ، ۲۰:۵۵
  • mahsa
    ادا منو دراوردی؟؟؟
    باوشه!

    نیدونم...همونی که کشفش کرده!!!!
    علی
    دی :

    آهان ! خخخخ
  • پنجشنبه ۳۱ ارديبهشت ۹۴ ، ۲۲:۴۲
  • mahsa
    اصن کولر روشن نکردیم هنوز:/
    نیدونم...اینو باس از اونی که اسمشو گذاشته پرسید!
    علی
    خب سمت شوما هوای خوبه ، ما یک ماه پیش کولر روشن کردیم !
    نیدونم ، بالاخره هوا خودتو داشته باش دیگه

    کی اسم گذاشته ؟!
  • پنجشنبه ۳۱ ارديبهشت ۹۴ ، ۲۱:۵۹
  • mahsa
    والا چه عرض کنم!پاییز و زمستونم هزاربار سرما خوردم!باز اونوقت میگفتم رفتم بیرون سرما خوردم ولی حالا هوینجور تو خونه نشستم سرما خوردم:(((
    آره واقعن بعضی حرفاشون خیلی لایک داره:دی
    آره ساختار مخچه شبیه شاخه های درخته بعد اسمشو گذاشتن درخت زندگی!خیلی جالبه نه؟؟؟
    علی
    به خاطر گراماس و باد کولر ! هواست باشه وقتی خیلی گرمته یهو نری زیر باد کولر !

    :)
    ممممممـ جالبه ، اما چرا زندگی ؟
  • پنجشنبه ۳۱ ارديبهشت ۹۴ ، ۱۳:۰۳
  • mahsa
    راستی میدونی ما تو سرمون یه ساختاری داریم که شبیه درخته...اسمشم درخت زندگیه؟ :)))))
    علی
    مممم درخت حافظه رو شنیده بودم ، اما درخت زندگی ، تو مغز ؟ واقعا ؟!
  • چهارشنبه ۳۰ ارديبهشت ۹۴ ، ۲۳:۲۳
  • mahsa
    حسد،زندان روح است(امام علی)

    یه سالنامه دارم که توش ریاضی و فیزیک حل میکنم!
    پایین صفحه هاش جمله های باحالی نوشته!
    منم اوناییشو که خوشم میاد لایک میکنم:دی

    علی
    لایک

    ایول ، ممنون ، بازم داشتی بذار اینجا :)
    حضرت امیر سخنانی داره که آدم مبهوت میشه ، با کوتاه ترین جمله ها یه حرفهایی میگن که درکش خیلی سخته ، تازه این ترجمه اشه ... !
  • چهارشنبه ۳۰ ارديبهشت ۹۴ ، ۲۳:۲۳
  • mahsa
    خدا رو شکر

    مرسی خوبم...یکم دارم سرما میخورم:/
    علی
    :)

    :(
    ای بابا ، این روزای حساس ، سرما خوردگی چرا ؟ هوای خودتو داشته باش دیگه ...
  • چهارشنبه ۳۰ ارديبهشت ۹۴ ، ۲۳:۲۲
  • mahsa
    حالت خوبه محمدعلی شاه؟!
    علی
    :)
    ممنونم ، شکر خوبم
    تو خوبی ؟!
  • سه شنبه ۲۹ ارديبهشت ۹۴ ، ۲۳:۴۲
  • mahsa
    من مانده ام تنهای تنهااااااااااااااااااع
    من مانده ام تنها میان سیل غم هااااااااااااااا

    اگه پزشکی قبول نشم میرم خواننده میشم:‏|‏
    علی
    ناز نفسه ... خخخخ

    منم حامیت میشم :))))
  • يكشنبه ۲۷ ارديبهشت ۹۴ ، ۲۲:۱۷
  • مونارک
    سلام

    میگم عجب اشتباهی کردم نیومدم بیان.
    علی
    سلام

    چی بگم :( 
    بیان سروراش داخل ایرانه ، مهندساش جوونای خلاق ایرانی ان ، اعتبار داره ...
  • يكشنبه ۲۷ ارديبهشت ۹۴ ، ۱۵:۳۳
  • علی
    ...
  • سه شنبه ۲۲ ارديبهشت ۹۴ ، ۰۱:۲۸
  • mahsa
    چیکا کنم دهع؟
    عجب مزخرفن:/
    علی
    ولیش کن ، بذار همون جا باشه
  • دوشنبه ۲۱ ارديبهشت ۹۴ ، ۲۲:۳۴
  • mahsa
    به پای هم پیر شین:دی
    این میهن بلاگ ولم نمیکنه،نمیذاره برم!!!
    اومدم حذف کنم میگه باید یه وب دیگه درست کنی تا اینو حذف کنی0_0
    علی
    ممنون .
    خخخخ ، همه سرویس های وبلاگدهی اذیت های خودشون رو دارن !
  • دوشنبه ۲۱ ارديبهشت ۹۴ ، ۲۱:۵۰
  • mahsa
    :)
    میگما...نمیخای دماغتو عمل کنی؟:دی
    علی
    :)
    نه ، خیلیُم خوبه ، دوسش دارم !
    خخخخ
  • دوشنبه ۲۱ ارديبهشت ۹۴ ، ۲۱:۳۲
  • mahsa
    یغما...از اقوام مغولن!هر جا میرفتن همه چیو میخوردن و باقیموندشم میبردن:دی
    من آریایی اصیلم خخخخ
    نع...هذلولی قشنگه...خعلی خاصه:)
    جای خجالت لینکو بده:/

    علی
    اطلاعات تاریخیت بالاس :)
    احسنت
    :)
    باوشه
  • دوشنبه ۲۱ ارديبهشت ۹۴ ، ۲۰:۰۴
  • mahsa
    محمدعلی قم دانشکده پزشکی داره؟!
    علی
    اوهوم ، داره ! ولی نمیدونم در چه حده !
  • دوشنبه ۲۱ ارديبهشت ۹۴ ، ۱۹:۲۲
  • mahsa
    من برا وبم ناراحت نیستم...اصن برام مهم نیستش!
    اینکه لینکو ندادی ناراحتم:((((
    علی
    واووو
    خجالتمون نده باو .... :)
    تقصیر بلاگفاس خو  ...
  • دوشنبه ۲۱ ارديبهشت ۹۴ ، ۱۹:۲۰
  • mahsa
    خسته نباشی باو!
    برم به باباجیم بگم حتمن خیلی خوشحال میشه آخه بعد 80 سال(هزار ماشالا:دی)میگه اسم آدما یادم میره:/
    شما پسرا همتون از قوم مغول و یغما هستین خخخخ
    یاد این جوکه افتادم میگه که دخترا تو جمع یه دونه چیپسو با 8 تا گاز و 6 تا ترمز و 10 تا دست انداز میخورن،اونوخ اگه تنها باشن یه سیب زمینیو درسته قورت میدن:دی
    شبیش نیس...فقط اسمش میخوره هذلولی باشه...نه؟:)))
    علی
    ممنون :)

    قوم مغول و چی ؟ شوما خودت از چه قومی هستی ؟ :)
    خخخخخ
    ها ، اسمش ؟! هذلولی ! بهش کِرِم نمیخوره ؟!
  • دوشنبه ۲۱ ارديبهشت ۹۴ ، ۱۹:۲۰
  • mahsa
    محمدعلی برو ببین بلاگفا چی میگهههههه...من اعصاب ندارمااااااااااا :/\/\/
    علی
    از اول بهت گفتم مشکل جای دیگه اس ، خخخخخخ !
    البته ببخشید ، از یه طرف ناراحتم چون وبت و وبای خیلی ها ترکیده ! 
    از طرفی هم خوشحالم ، که بلاگفایی که اینقدر با من بد تا کرد ، اینطوری شده .
    احتمالا مشکلات تحریم و اینها داشتن ، چون سروراشون کاناداییه فک کنم ، زیاد روش مدیریت ندارن !
  • يكشنبه ۲۰ ارديبهشت ۹۴ ، ۲۳:۳۴
  • mahsa
    اینو چن گاز میزنی که بره پایین:

    http://uc.niksalehi.com/up2/images/qv3t1sd1bma46mlerpg.jpg

    ماده وسطشو میبینی؟؟؟
    علی
    مچ میگیری ؟ :))
    تنهایی باشم یکی ! ولی مهمونی باشم دو تا !!

    اوهوم ، کجاش شبیه هذلولیه ؟
  • يكشنبه ۲۰ ارديبهشت ۹۴ ، ۲۳:۳۲
  • mahsa
    زندگی نه برای پیدا کردن خود،بلکه برای ساختن خود است(برنارد شاو)
    علی
    لایک :)
  • يكشنبه ۲۰ ارديبهشت ۹۴ ، ۲۳:۳۱
  • mahsa
    محمدعلی؟حالت خوبه؟
    خب من پارسال پیش دانشگاهی بودم دیگه...کنکورم دادم ولی رتبم برا پزشکی کم بودش!
    یادت اومد؟0_0
    علی
    هوممم ؟
    جدی میگی اینو ؟ واقعن ینی ؟
    من فکر میکردم الان پیش هستی !
    شرمنده ، حافظه ام داغونه :(
  • يكشنبه ۲۰ ارديبهشت ۹۴ ، ۲۳:۲۹
  • mahsa
    عجب!
    آره پارسال که رتبه کنکورم اومد،با خیلیا مشورت کردم!
    واقعن نمیدونستم چیکار کنم!بیشتر نگرانیم ازین بود و هست که امسالم پزشکی قبول نشم یا رتبم بدتر از پارسال بشه!
    از طرف دیگم بعضیا میگفتن اگه بمونی برا سال دیگه،بعدنا حسرتشو نمیخوری بگی کاش یه سال می موندم!
    خلاصه که همچنان نمیدونم برنامم چیه:‏|‏
    علی
    مگه پارسالم کنکور دادی ؟

    وقتی تصمیمت رو گرفتی برای انجام کاری ، وقتی وسط راهی ، هیچ وقت به عقب برنگرد ، کاریو که شروع کردی تمومش کن ! با نهایت قدرت .
    به نظرم کار درستی کردی :)
  • يكشنبه ۲۰ ارديبهشت ۹۴ ، ۰۰:۰۱
  • mahsa
    آها ینی به حرف بقیه توجه کردی...اوکی گرفتم!
    چی دخیقن؟؟؟
    هنرستان اونجا هم اینطوره؟؟؟
    کاملن درک میکنم!منم همه میگفتن دکتر میشه!نمیگم از تجربی که هستم ناراضیم،معماریو بیشتر دوس داشتم!پارسالم میخاستم انتخاب رشتمو بذارم فیزیوتراپی یا بینایی سنجی،تهران قبول میشدم ولی بیشتر مشورتایی که گرفتم و حرفای بقیه باعث شد بمونم:(
    علی
    :)
    دخیخن همینی که گفتی ، مثالی که برای خودت زدی !
    هنرستان دخترونه رو خبر ندارم ، ولی پسرونه اش ، آره قاراش میشه :(
    اهوم
    چی ؟ پارسال ؟!
  • شنبه ۱۹ ارديبهشت ۹۴ ، ۲۱:۱۴
  • mahsa
    باشه دوتا میخرم:)
    خخخخ
    خب قشنگه بازم!
    متوجه نشدم...آخرش به اطراف توجه کردی یا نکردی؟ینی بخاطر شرایط رفتی این رشته ها یا بدون توجه به اونا؟
    منظورم از شرایط،شرایط درس و کار و بازارش نیس،شرایطی که بقیه ایجاد میکنن!
    بذا برات خودمو مثال بزنم!!!
    من دوس داشتم برم هنرستان خب؟ولی شرایط نذاشت برم!مثلن اینکه هنرستان خیلی محیطش با محیط تیزهوشانی که توش بودم فرق داشت!99 درصد دخترا هنرستان یا نامزد دارن،یا شوهر کردن یا حداقلش دوست پسر دارن!همه هم ابرو گرفته و مو رنگ و مش کرده با آرایش میرن مدرسه!تنها چیزی هم که راجبش صحبت نمیشه اونجا درسه!!!بعد فک کن من که تیزهوشانی بودم میرفتم هنرستان!
    مردم فکرای دیگه ای میکنن...فک میکنن هر کی هنرستانیه دیگه همه کارس!
    البته خودمم گاهی اینطور فک میکنم:دی
    آخه خیلی خبرشون میرسه که مثلن با پسرا فرار میکنن از مدرسه:/
    درسته که تو خیلی از مدارس این اتفاق میفته ولی هنرستان دیگه خیلی وضش خرابه...یا حداقل نسبت به محیط تیزهوشانی که توش بودم!!!
    اینطور میگم شرایط اجازه نداد:(
    علی
    :)
    البته کار شما زیاد شیمی توش داره .
    به اطراف توجه کردم که الان اینجام ، تو جو بودم ، تو همین شرایط که میگی بودم . ( یه بار دیگه جمله ام رو بخون )
    اوهوم ، بفرما :)
    مممم ، دخیخن !
    البته یکم متفاوت :
    اول دبیرستانم که تموم شد ، هر کی میومد خونه میگفت محمد میره ریاضی مهندس میشه ! دایی ، خاله ، عمه ، عمو ، پسر عمو ... همه میگفتن ! کلی به به چه چه ... فقط بابام بود که میگفت هرچی خودش میخواد
    خلاصه اصن چیزی به غیر از رشته ریاضی و مهندسی تو ذهنم نبود ، انگار انتخاب ها بهم دیکته شده بود ... .


  • شنبه ۱۹ ارديبهشت ۹۴ ، ۲۱:۰۳
  • mahsa
    واقعنی؟!
    برعکس من اگه دیر بخابم زود بیدار میشم ولی زود بخابم صبح به زوز بلند میشم:دی
    صنایع شیمیایی که قشنگه!یکم به درد دخترا نمیخوره ولی من عاشق شیمی ام!
    خب این همش تقصیر خود آدم نیست که...شرایط محیط هم باعثش میشه...ینی اطرافیان و فرهنگ و این حرفا!متوجهی چی میگم؟!
    علی
    آره !
    دیر منظورم 12 یا 1 نیس ، منظورم 2 یا سه اس ! اون موقع که بخوابی ، برای نماز هم به زور بیداری میشی ، سجده آخر نماز میری تو خواب !
    کلن صنعت کار سختیه ! حالا شیمیایش دیگه بدتر ! شیمی ای که تو ذهنت داری با صنعتیش کلی فرق داره ، اونی که تو ذهنته در حد کار آزمایشگاهیه !
    آره، متوجه ام . من که دبیرستان رفتم ریاضی ، دونشگاه اومدم عمران ، همش شرایط بود ، جو بود ، خودم بدون توجه به اطراف نشستم ببینم چی میخوام از زندگیم ... .
  • شنبه ۱۹ ارديبهشت ۹۴ ، ۲۰:۳۴
  • mahsa
    باشه میخرم:)
    خوابت سنگینه؟:دی
    خیلی جالبه ها...من دلم میخاست برم هنرستان معماری یا صنایع شیمیایی بخونم،اونوخ شما دلت تجربی میخاد!
    آدما هر جایی و هر جوری که هستن،یه چیز عکسشو میخان:/
    علی
    دو تا بخر که احساس تنهایی نکن :)
    آره ، جدیدن اینطوری شد ، شبا دیر میخوابم ، صبح به سختی بلند میشم .
    معماری خوبه ، ولی صنایع شیمیایی ؟!!!! عجب !
    اوهوم ، میدونی چرا ؟ چون نمیدونن چی میخوان ، وقتی با جریان زندگی به یه جایی رسیدن ، میگن کاش یه جا دیگه بودم! هدف دار زندگی نمیکنن...
  • شنبه ۱۹ ارديبهشت ۹۴ ، ۲۰:۱۷
  • مونارک
    سلام
    بابا قضیه چیه بلاگفا هرروز میگه تا دو روز خدمات نمیده.از
    چارشنبه همین بساطه.اهههههههههههههههه
    علی
    سلام

    بلاگفاس دیگه ، غیر قابل پیش بینیه !
    برای تغییر سرور راه های زیادی برای از دسترس خارج نشدن هست !
    مشکل چیز دیگه ایه !
  • شنبه ۱۹ ارديبهشت ۹۴ ، ۲۰:۱۲
  • mahsa
    اوووووو...چه شلوغش میکنی!
    بذا بخرم...اینقد بهش میرسم که اون عذاب وجدان بگیره که من همه وختمو براش گذاشتم:دی
    بچه بودم کلی ازین جوجه رنگیا داشتم!سر ماه براشون تولد میگرفتم!هر وخ میرفتم تو حیاط میدویدن دنبالم!به زور فرار میکردم از دستشون!فقط حیف گربه میخوردشون کلی گریه میکردم:((((
    چقد بد...اینقد بدم میاد با سر و صدا بیدار شم!!!
    نه حال نکردم:‏|‏
    آخه من تجربی ام...این چیزا فک نمیکنم به کارم بیاد:/
    وقت بکن... :)))
    علی
    :|
    باشه بخر ، فقط یادت باشه من بهت گفتم !
    :) جوجه کشی داشتی !؟
    برای من که خوابم سنگینه ، خوبه ، البته چند روزیه عادت کردم به صداشون !

    خب من چون یکی از حسرت هام رشته تجربیه ، حال کردم با طحال !
    سعی میکنم :)
  • شنبه ۱۹ ارديبهشت ۹۴ ، ۲۰:۰۵
  • بانو
    بلاگفا خر است :|
    :'((((
    علی
    لایک !
    خر که عرض کنم ، بدتر از اون اصن !
  • جمعه ۱۸ ارديبهشت ۹۴ ، ۲۳:۵۴
  • mahsa
    آپ نمیکنی؟؟؟
    افتاده دهنم " میترسم از حرفی که باید گفتو پنهان میکنم "
    :‏|‏
    علی
    هومممممم ، تو فکرم هس ، اگه وقت بکنم !
    :)
  • جمعه ۱۸ ارديبهشت ۹۴ ، ۲۳:۰۵
  • mahsa
    عذاب وجدان؟؟؟
    من اردک میخام...بعد از کنکورم حتمن میخرم:(((
    از اول چرا خریدیشون؟؟؟
    مقتول خخخخ
    باو این چرت و پرتا رو میدونم!کاربرد مفیدش چیه؟به چه درد زندگی آدم میخوره؟؟؟
    الان من یه طحالو برات گفتم کلی حال کردی!
    اونوخ انتگرال... :/
    علی
    اوهوم ، اینکه حیوون بی زبون اسیرت شده ، آزادیش رو صلب کردی !
    اگه آدم باغ داشته باشه ، یا حیاط بزرگ داشته باشه خوبه
    من نخریدم ، یه جورایی هدیه بود ، برای خواهرم ! خویشون اینه که صبح زود کلی جیغ و داد میکنن آدم پا میشه !
    :)
    آها ، خب نیگاه وقتی میخوام خیز (افت یا نشست) یک تیر ( جزئی از سقف یا هر چیز دیگه ) رو حساب کنی ، نیاز داری از معادله لنگرش دوبار انتگرال بگیری ! که با خیز مجاز مقایسه کنی و در نهایت با طراحی بهینه، موقع زلزله بتونی جون آدم های زیرش رو حفظ کنی و یا اصن موقع بهره برداری از ترک خودن دیوار ها و سقف جلوگیری کنی!
    و یا وقتی میخوای دِبی ( مقدار حجم عبوری آب در واحد زمان ) یک لوله یا کانال رو حساب کنی ، به کارت میاد ، و کلی کاربرد دیگه ... .
    حال کردی ؟!
  • جمعه ۱۸ ارديبهشت ۹۴ ، ۲۳:۰۲
  • mahsa
    کاربرد انتگرال چیست عایا؟!
    علی
    انتگرال
    برعکس مشتقه!
    کاربردش توی محاسبه دیفرانسل هاست ! (چی گفتم)
    خلاصه اینکه وقتی میخوای مثلا مساحت زیر نمودار رو حساب کنی ، میای از تابعش انتگرال میگیری !
    یا مثلا تو محاسبات خواستی مساحت ، یا حتی حجم یه چیزی رو حساب کنی ، با تعریف دیفرانسیل ، انتگرال میگیری !
    اصن انتگرال نبود ، از شر کلی مسائل و محاسبات راحت بودیم ، خدا از نیوتن نگذره !
  • جمعه ۱۸ ارديبهشت ۹۴ ، ۲۱:۱۳
  • mahsa
    خاهش میکنم:دی
    خب بهتر ازینه که الان داره تو یه کارتون با 50 تا اردک دیگه زندگی میکنه!
    خب...براش باغچه رو هم پر آب میکنم خوبه؟؟؟
    ببینم...مرغ عشق تو قفس بی رحمی نیس؟؟؟
    محمدعلی خیلی دوس دارم یکیو بزنم له کنم،حرفی نزن که اون یه نفر تو باشی:/
    علی
    :)
    مممم ، خب حداقل عذاب وجدانش گردنت نیس !
    باغچه ؟ نه بابا ، نمیشه اصن !
    مرغ عشق آزاد باشه نمیتونه زندگی کنه ! دومن من مخالفم با نگه داشتنش ، الان هم میخوام بدم بره ...
    :| ، قاتل !
  • جمعه ۱۸ ارديبهشت ۹۴ ، ۲۱:۰۷
  • mahsa
    من وبمو میخام:'(
    علی
    اصن یهو دیدی وبت پرید !
  • جمعه ۱۸ ارديبهشت ۹۴ ، ۱۶:۱۳
  • mahsa
    ایولا لاتی:دی
    تشکر کن هههه
    وای خدا...از دست تو:دی
    حوض؟نه ندارم!تشت قبول نمیکنه؟خخخخ

    علی
    :)
    متشکرم :)

    اردک ببیچاره باید تو تشت زندگی کنه ؟ بی رحم !
  • جمعه ۱۸ ارديبهشت ۹۴ ، ۱۶:۱۲
  • mahsa
    به هضم دلتنگی ربط نداشت!به اینکه گفتی مرد گریه نمیکنه ربط داشت!
    دهع...هی میگه قدرمو بدون!چیکا کنم خو؟؟؟
    محمدعلی واقعن اینقد املات ضعیفه؟مظلوم درسته...نه مضلوم:‏|‏
    آره ماشالا خیلی پولداره!دوتا آیفون داره،فایو و سیکس:دی
    نه مرغ عشق دوس ندارم...اردک میخام:(
    چرا...فردا آزمونم دارم...الان دارم میخونم:دی
    علی
    آها . ایول :)
    همینطوری ، گفتم در جریان باشی :))
    عه ، راس میگی ، گفتم چرا این کلمه یه جوریه ! من از بچگی املام ضعیف بود ، البته الان به خاطر تایپ سریعه :))
    من یه دونه دارم که باهاش درو باز میکنم ههه
    اردک ، حوض داری خونتون ؟
    آورین :)
  • جمعه ۱۸ ارديبهشت ۹۴ ، ۰۰:۳۱
  • mahsa
    محمدعلی من خیلی ناراحتم:((((
    رفتیم خرید،ازین جوجه رنگیا و اردک کوچولوآ دیدم هر چی اصرار کردم برام نخریدن!
    حتا مامانم گفت یا اردک میخری یا کفش و لباس،من گفتم اردک ولی نخرید:/
    من اردک میخام:((((
    علی
    چراآآآ ؟
    خخخخ ، میخواسته بچه گول بزنه :))
    من دو تا مرغ عشق دارم ، میخواهیشون ؟

    + ببینم مگه تو اصن درس نداری ، خرید میری ؟!
  • پنجشنبه ۱۷ ارديبهشت ۹۴ ، ۲۳:۳۷
  • mahsa
    یه چی بگم امیدوار شی به نسل های آینده!
    پسرعموی من پیش دبستانیه الانه!
    اومده از عموم پرسیده که شما وقتی تو جنگ بودین،مرحله ی چند بودین؟:|‏
    ببین اینقد که مشغول بازی با لپتاپ و ایکس باکس هستن فکرش رفته اونجا:دی
    بچه ی دخترعمم که قبلنم تعریفشو کرده بودم،3 سالش نشده!خالش ینی دخترعمم بهش گفت گوشیمو از کیفم بیار تا عکس یکیو به من نشون بده!بچه گوشی آیفون سیکس گرفته بود دستش میگفت الان خودم میارمش:/
    زمان ما که ازین چیزا نبود:دی
    علی
    واقعن ، خدا عاقبت نسل آینده رو بخیر کنه !
    خخخخ ، فکرش چقدر وسیع بوده !
    اهوم ، آیفون داره ؟! پولداره هاآآ خخخخ
  • پنجشنبه ۱۷ ارديبهشت ۹۴ ، ۲۳:۳۵
  • mahsa
    exactly؟
    نخیرم...مرد این نیس که گریه نکنه،اونه که گریه کسیو درنیاره:)))
    خب خوشحالم...پاک پاکی ههه
    طحال...کارای زیادی انجام میده!موقع جنینی گلبول قرمز درست میکنه،بعد گلبولای قرمز پیر و فرسوده رو تجزیه میکنه به آهن و پروتئین که کارای دیگه باهاشون میشه،گلبولای سفید دفاعی هم داره که تو سیستم ایمنی دخالت میکنن...کلا بچه ی مفیدیه:دی
    :‏|‏
    تازه از صبرمون تشکر میکنه:/
    علی
    ِیـِپ !
    بیگ لایک :) ولی چه ربطی به هضم دلتنگی داره ؟
    آره ، بیشتر قدرم رو بدون :)
    اوهوم ... واقعن این همه کار مهم میکنه من ازش خبر نداشتم !؟ چقدر مضلومه خخخخ
    کار دیگه از دستش بر نمیاد ... خخخخ
  • پنجشنبه ۱۷ ارديبهشت ۹۴ ، ۲۳:۲۹
  • mahsa
    واااااااااااااااای
    من از ساعت 7 صبح به شوق دیدار پاشدم بلاگفا خراب بود
    حالا میگه تا دو روز دیگم خرابه
    اعصاب ندارمااااااااااااااااا
    علی
    هان ؟
    هههه ، بلاگفاس دیگه
    سرور فرنگی ، برنامه نویسی ضعیف ...
    اشکال نداره ، باهاش مدارا کن :))
  • پنجشنبه ۱۷ ارديبهشت ۹۴ ، ۱۱:۵۷
  • mahsa
    ها...مرد برای هضم دلتنگیاش گریه نمیکنه قدم میزنه!
    أأأأأ معتاااااد...من دیگه غذا نمیخورم...میخای منم معتاد کنی؟؟؟
    طحال...اممم...طحال در سمت چپ شکم...زیر دنده ها و بالای معده قرار داره:دی
    آخی...من به مامانم نرفتم اونوخ شوما رفتی خخخخ

    علی
    یس ، اگسزکلی !
    نگفتم که منم سیگار میکشم ، نه اتفاقا پاکم :)
    آها ، خب چیکار میکنه تو بدن ؟
    :))
  • پنجشنبه ۱۷ ارديبهشت ۹۴ ، ۱۱:۵۵
  • mahsa
    مگه تو نمیتونی گریه کنی؟؟؟
    نخند دهع!
    نع...فقط گاهی زیر طحالم میخاره خخخخخ
    مثه مامانم...اونم هی میخوره وقتی ناراحت یا عصبیه:دی
    چاقی؟؟؟
    علی
    مرد گریه نمیکنه ، میره قدم میزنه ، سیگار میکشه ، ...
    :|
    طحال کجا میشه ؟ 
    به مامانت رفتم ، خخخخخ
    نوچ !
  • چهارشنبه ۱۶ ارديبهشت ۹۴ ، ۱۳:۱۱
  • mahsa
    بله دیدم
    حسابی به زحمت افتادیااااا دادا:))))

    علی
    خواهش میکنم ، زحمت چیه باو
  • چهارشنبه ۱۶ ارديبهشت ۹۴ ، ۱۳:۰۵
  • mahsa
    نمیدونم...هوینجوری...الکی مثلن خخخخ
    راستش من خودم وختی ناراحتم چن روز بدون غذا زیست میکنم ینی اصن هیچی نمیره پایین جز شکلات و بیسکوییت:/
    دیر تایید کردی...دیدم!
    علی
    خودت مشکل گوارشی داری آیا ؟
    برعکس من وقتی ناراحتم بیشتر گشنم میشه !
    مهلت بده خو ...
  • چهارشنبه ۱۶ ارديبهشت ۹۴ ، ۱۳:۰۰
  • mahsa
    آخه کلی گریه کردم هیچی...اینقد با فکر خوابیدم که خواب دیدم دارم گریه میکنم میگفتم من شوهر میخام خخخخ
    علی
    خوبه میتونی گریه کنی ...
    خخخخخ
  • چهارشنبه ۱۶ ارديبهشت ۹۴ ، ۱۲:۵۹
  • mahsa
    بی دقتی...باعش...آآآآیییی کور شدم...ازونور باد بزن خخخخخ
    علی
    اوخ ، ببخشید خخخخ
  • چهارشنبه ۱۶ ارديبهشت ۹۴ ، ۱۲:۵۶
  • mahsa
    ینی دخیقن به موخع اومدم که ناهار بخوریم؟!
    بله مرسی:)
    علی
    آره دیگه .
    بیا تدارک دیدم :)
  • چهارشنبه ۱۶ ارديبهشت ۹۴ ، ۱۲:۵۶
  • mahsa
    إ کامنتم...الهی قربونم بره:)))
    ینی چی دخیقن؟خصلت اجتماعی بودن؟!
    علی
    خخخ
    یه بار رفرش کن ، تجدید نظر کردم .
  • چهارشنبه ۱۶ ارديبهشت ۹۴ ، ۱۲:۵۵
  • mahsa
    چرا حالت خوب نیست؟؟؟
    مشکل گوارشی داری؟!

    ممدعلی یا کامنت منو پیدا میکنی یا پیدا میکنی کامنتمو :((((
    علی
    این همه علت در دنیا وجود داده که آدم حالش خوب نباشه !
    یهو گوارشی چرا ؟

    اوناها بابا ، خوب نگاه کن
  • چهارشنبه ۱۶ ارديبهشت ۹۴ ، ۱۲:۵۵
  • mahsa
    منتقلو آتیش نکن...منقلو آتیش کن خخخخخ
    علی
    حالا هرچی ، برو کنار دودی نشی خخخخ
  • چهارشنبه ۱۶ ارديبهشت ۹۴ ، ۱۲:۵۱
  • mahsa
    خیلی ممنون
    بد موقع که مـــراحم نشدم؟:دی
    من کامنتمو میخااااااااااام:((((
    علی
    نه ، سر ظهره دیگه ، خخخخ
    اونا هاش 
  • چهارشنبه ۱۶ ارديبهشت ۹۴ ، ۱۲:۵۰
  • mahsa
    یه نظر دیگم گذاشته بودم...کووووووو؟
    علی
    نمیدونم چی بگم آخه !
  • چهارشنبه ۱۶ ارديبهشت ۹۴ ، ۱۲:۳۱
  • mahsa
    ای مامان!
    مرسی خیلی ممنون
    نه غذای بیرون دوس ندارم!
    دستپخت خونگی موخام:))))
    علی
    خب بیا تو ، دم در بده
    الان میرم منقلو آتیش میکنم ، کبابو آماده میکنم ...
  • چهارشنبه ۱۶ ارديبهشت ۹۴ ، ۱۲:۳۰
  • mahsa
    دیشب اینقد برا مهری گریه کردم که هنوزم چشام پف کرده به زور وامیشه...ممـــدعلی:'(
    علی
    به نظرم گریه کردن فقط باعث میشه خودت خالی بشی
    اما برای اون فایده ای نداره ...
    خود میدونی براش چیکار کنی ...
  • چهارشنبه ۱۶ ارديبهشت ۹۴ ، ۱۲:۴۸
  • mahsa
    نه اونم نخوردم:/
    این همه راه اومدم تا اینجا که نون و نمک و شیکر بدی بخوریم؟؟؟
    علی
    ای بابا !
    به ، خوش اومدی ، خسته نباشی از این همه راه ، بفرما بشین ، الان سفارش میدم یه دو سیخ بختیاری بیارن :))
  • چهارشنبه ۱۶ ارديبهشت ۹۴ ، ۱۲:۰۱
  • mahsa
    تکذیب میکنم...من نون و نمک نخوردم:دی
    آره دیگه...هـــی
    ببین تسنیم چی گفته تو پست آخریم
    علی
    نون و شکر چی ؟ :))
    هـــی
    ...
  • سه شنبه ۱۵ ارديبهشت ۹۴ ، ۱۱:۰۲
  • mahsa
    منم خیلی خوشحالم...ازینکه حداقل یه نفر به فکرم بوده!
    واقعن بی خبر بودن از من درد داره؟؟؟
    رفت اون دنیا:(((
    آره...گاهی آدم به اینجاش میرسه...اینجا...دخیقن همینجا :/
    علی
    :)
    آره ، بالاخره یه عمر نون و نمک خوردیم :))
    :|
     آره ..
  • دوشنبه ۱۴ ارديبهشت ۹۴ ، ۲۳:۴۹
  • mahsa
    سلام
    روزت مبارک...تولدتم مبارک...جفتش با تاخیر...ببخشید!
    راستش منم با همین فکرا دوچهار درگیری با خودم شدم!
    یکی از دلایل غیبت این چن وختم همینه...!
    خوبه یکی درک میکنه...شاید بکنه ینی درک بکنه:/
    حدود دو هفته ی پیش یکی از دوستای من و تسنیم خودکشی کرد!
    احتمالن به این نتیجه رسیده بود که همه چی بی هدف و تکراریه...
    ولی من نمیخام اینطور بشه...ما باید عوض شیم...آره...تغییر!!!
    40 روز مونده به کنکور...برا من خیلی دیره...دعا کن واسم!
    علی
    سلاآم
    خیلی ازت ممنونم . نه بابا ، همین که خبری از خودت دادی ، کلی خوشحال کردی ، میدونی بی خبری چه دردیه ؟
    یکی از دلایلش !
    واوو . خب چی شد ؟
    جالب اینجاست که آدم ها توی سخت ترین سختی ها مقاومت میکنن ، اما تحمل زندگی بی هدف رو ندارن !
    چشم ، قابل باشم ، دعا میکنم
  • دوشنبه ۱۴ ارديبهشت ۹۴ ، ۲۱:۳۸
  • وفا
    سلام

    عیدتون مبارک!
    + چقدر خوبه که به این نتیجه رسیدین که باید تغییری
    در هستی ایجاد کنین...
    حقیر معتقدم که اگر تغییر از خودمون شروع بشه،
    و هرکس هم متعهد باشه به این امر، به زبان عامیانه
    دنیا گلستون میشه...!

    ++تولد 21 سالگیتونم مبارک! ان شالله سال پر برکتی باشه
    برای زندگیتون!
    علی
    سلام

    ممنونم
    + موافقم . تغییری که دنبالشم باید از خودم شروع بشه، اما ...
    چه چیزی باید تغییر کنه ؟ اصن ملاک تغییر کردن چیه ؟

    ++ خیلی ممنونم ازتون .
  • يكشنبه ۱۳ ارديبهشت ۹۴ ، ۰۰:۲۷
  • مونارک
    سلام
    عاقا ینی چی ما هروقت میایم ک بیایم وبتون نمیشه
    اولش ک نمدونم چطور شده آدرستون از پیوندام پریده.بعد اومدیم خودمون آدرسو بزنیم بیایم با این حافظه مگه میشد.بعد ک بالاخره یادمون اومد من نمدونم تقصیر سرعت نت بود یا چی!هیچی معلوم نبود.نه نوشته ای نه عکسی.
    خلاصه اینکه توفیق شد بالاخره خدمتتون باشیم.این پیوندارم سر فرصت ی سروسامونی میدم ایشالله


    و اینکه مبارکهههههههههه.هم تولد و هم عید و هم روزتون
    علی
    سلام
    :)
    چطورش به خاطر دعوای بلاگفا با بیانه . نمیذاره لینک های بلاک ثبت بشه .
    باز خوبه یادتون اومده . من اگه بودم عمرا یادم میومد . نشانه لطف بسیار شما ست.
    لطف کردین ، بسی زیاد

    خیلی خیلی و خیلی ممنون :)
  • يكشنبه ۱۳ ارديبهشت ۹۴ ، ۰۰:۲۶
  • نیمه سیب سقراطی
    اعتراف خوشایندی نیست ولی منم اگه برمیگشتم عقب خیلی کارها رو جور دیگه ای انجام میدادم ... میدونی ؟ ما تازه بلد راهی شدیم که رفتیم ... چه فایده داره ؟؟؟ از این معلق بودن متنفرم ! م ت ن ف ر ...........

    + تولدتون مبارک ، امیدوارم 21 سالگی محشری داشته باشین :)
    + روز مرَد هم مبارک شما باشد :)
    علی
    آره ، هنوز هم فکر کردن یهجورایی برام دردناکه .
    چرا باید اینطور باشه ؟

    + ممنونم ازتون . ایشالا :)
    + خیلی ممنونم :)
  • يكشنبه ۱۳ ارديبهشت ۹۴ ، ۰۰:۲۴
  • بانو
    سلام :)
    آقا روزتون مبارک :)
    عیدتونم مبارک :)
    ان شاء الله یه روز، روز پدر رو بهتون تبریک بگم به لطف مولا :)
    یاعلی
    علی
    سلام

    خیلی خیلی ممنونم ازتون .
    بر شما هم مبارک.
    :)
  • يكشنبه ۱۳ ارديبهشت ۹۴ ، ۰۰:۲۲
  • Copyright (©) 2012-2015
    All Rights Reserved.
    کپی رایت (©) ۱۳۹۰-۱۳۹۴
    تمامی حقوق محفوظ است
    قالب شماره 13
    نسخه 1.0
    طراحی و اجرا در مرداد 95
    کدنویسی تنها با html و css
    کپی نکنید ، درخواست کنید کد خدمتتان تقدیم می شود !