50 : یک قطره
50 : یک قطره

اول بگم : نپرس چرا نبودم و کجا بودم ؟ چون مطمئنم دوس نداری که بــِشنُفوی !

خب ؛

میان هرج و مرج های دنیا ، میان سیاهی دود کارخانه ها ؛

میان بی اعتمادی آدم ها ، میان کثیفی رابطه ها ؛

میان دغدغه های بی پایان فردا ، میان تلخی اندیشه ها ؛

گمان مَبر که دنیا همین محدوده کوچیک زیر چشمان است ؛

سر را بالا بگیر

پرتو نوری که به راحتی از لابه لای انبوه برگ ها میدرخشد

به خوبی روشن میکند سِن نمایش را !

همین .

امضا:علی

Autumn

 نوبتی هم که باشه ، بعد از شروع سخت عذرخواهی از دوستان واقعی ، که بعداز کلی فکر که چطور مکالمه ات رو واسه لاپوشونی بدقولی یا غیبتت بهش توضیح بدی ، نوبت به آغاز معذرت خواهی مجازی میرسه ! از تک تک عزیزان در خطه مجازی ! دونه دونه به دوستانی که اعتراض کردن و مهم بودم براشون سر میزنم ، باشد که مورد رحمت قرار گیرم !

نمیدونم حواسپرتیه ، فراموشیه یا هر کوفت دیگه ! آخر کلاس ، گوشیم رو که زدم به شارژ بر میدارم ، اما شارژ رو رها میکنم و میام ! هندزفریم تو خیابون میفته و نمیفهمم ! کیفم سوار موتور دوستان از دستم رها میشه و من باز متوجه نمیشم ! اگه طرف پیام نده ، کاری که بهش قول دادم رو یادم میره ... ! و اشتباهات مفتضح محاسباتی سرکار ... !

در ضمن این بغل دستمم امتحانات دانشگاه ریخته کف زمین !

دلنوشته :

وقتی چند ماهی هست یه بغضی ته گلوته ، وقتی یه چند سالی یه درد ته دلته ؛

وقتی چند ماهی پیاده روی سَد راه بغضته ، وقتی یه چند سالی مشک ِ اشکِت حسرت یک تیــر داره ؛

وقتی رفیقات غریبه میشن ، وقتی خنده رو لبات غریبه میشه ؛

وقتی ...

گاهی بی توجه به توجه بغل دستیت ، گاهی خیره به چشمان خیره رفیقت ، گاهی تنها تو دل ِ شب ، بی اختیار سرازیر میشه ، وتو حتی نمیدونی واسه چی !

حال بگذریم از پیاده روی های تنهایی 2 الی 3 بامداد در خیابان پاییزی ای که هوا دونفره اس !

پی نوشت : هه ، توام میری ؟ ، باشه ، اشکالی نداره ، من که میدونم آخرش منم میرم ، میفهمی ؟ مَـنَـم میرمـ... ، کرمُبَلا ...

سه شنبه ۱۱ آذر ۹۳ ساعت ۰۰:۴۱
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
mim h.m
من پودرم نه رفتار شناس
میشود ولش کنیم
علی
عذرخواهی ام را پذیرا باشید
ولش کردم ! :)
  • سه شنبه ۲ تیر ۹۴ ، ۲۳:۲۱
  • mim h.m
    نه منظورم این نبود توی ذهنتون یه چیزی گره خورده من فکر کنم فراموشی ناشی از همونه رفتار شناس اون گره رو کشف میکنه وباز ش میکنه شما تا این لحظه خیلی هم با اخلاقید
    علی
    هوم ؟
    شما رفتارشناسید عایا ؟

    رفتم تو فکر! گره ...
  • سه شنبه ۲ تیر ۹۴ ، ۲۲:۵۵
  • mim h.m
    پیشنهاد من رفتار شناس است
    علی
    رفتارشناسم داریم عایا ؟!
    مشکل رفتاری دارم از نظر شما عایا ؟
  • سه شنبه ۲ تیر ۹۴ ، ۲۲:۳۴
  • mim h.m
    هر بار که پیاده هارا می بینم دماغم سرخ میشود چشم هایم را اشک میگیرد قلبم فشرده میشود از ته دل ناله میزنم سرم را توی زانوهایم فرو میکنم کاش یک روز چشم من هم بیوفتد به همان کرمبلا
    علی
    نفس عمیق لطفا
    چیزی نمیگویم ، میترسم پس بیفتم !
  • سه شنبه ۲ تیر ۹۴ ، ۲۲:۳۸
  • mim h.m
    کرمبلا چیه؟؟؟؟
    این گاهی برای من نزدیک دوساله
    هرگز وجود حاضرغایب شنیده ای؟ من در میان جمع و دلم جای دیگرست
    علی
    حرم عشق ، کربلا :)

    دوسال!!
  • سه شنبه ۲ تیر ۹۴ ، ۲۲:۱۹
  • mim h.m
    شما صد درصد یه دکتر برید واسه خودتون میگم
    علی
    چه دکتری برم ؟ یعنی مغز و اعصاب ؟ روانشناس ؟ و ... ؟
  • سه شنبه ۲ تیر ۹۴ ، ۲۲:۱۶
  • نیمه سیب سقراطی
    کلی نگران شدم :/
    خیلی رو داری !!! خیلی ی ی ی ی ... ، کم هم نه آآآآآآآآآآآآ ، خیلی ی ی ی ی [زبان]

    + خیلی خیلی ممنون بابت کد قالب جدید ...
    ولی این کد قالب جدیده بدجوری مشکل داره !!! اصلا باکس ها از متن ها جداست !!! :))
    علی
    معذرت میخوام ، حق با شماست
    ممنونم . 

    + مشکل داره ؟ تستش کردم ، یعنی چی ؟! [تعجب]
  • پنجشنبه ۱۱ دی ۹۳ ، ۱۴:۲۹
  • نیمه سیب سقراطی
    نه میخوام ببینم روت شد بعد این همه وقت ؟؟؟؟ :/
    علی
    آره ! 
  • پنجشنبه ۱۱ دی ۹۳ ، ۰۰:۰۴
  • علی
    سلام
  • جمعه ۲۱ آذر ۹۳ ، ۱۳:۰۸
  • Copyright (©) 2012-2015
    All Rights Reserved.
    کپی رایت (©) ۱۳۹۰-۱۳۹۴
    تمامی حقوق محفوظ است
    قالب شماره 13
    نسخه 1.0
    طراحی و اجرا در مرداد 95
    کدنویسی تنها با html و css
    کپی نکنید ، درخواست کنید کد خدمتتان تقدیم می شود !