53 : همدم
53 : همدم

همراه بسیار است اما همدمی نیست

مثل تمام غصه ها این هم غمی نیست

                                                                     فاضل نظری

به یک مدیر برنامه نیازمندم !

کلی آدم بهت زنگ بزنن و اصرار برای فلان کار ، تو هی بپیچونی و بگی وقت ندارم ، فقط تو این تایم باشه ، سرم شلوغه نمیرسم و ... . پاشنه در رو ازجا بکنن و آخر سر نتونن پیدات کنن ! میدونی اینا خیلی باکلاست میکنن ، یه حس خفنی بهت دست میده .

آخرش کار هیچکدوم رو انجام نمیدی ، بدقول میشی و نمیفهمی اصن وقتت چطور داره میگذره . شکایت تنها چیزیه که بهت میرسه .

اینجاس که یه نتیجه اخلاقی میگیری ، اینکه اسامی شغل هایی مثله مدیر برنامه رو مسخره نکنی !

از دانشگاه شروع میکنم . آخر ترم گذشته ، قــُمپُز در کردم . جزوه درس فولاد1 رو برای استاد تایپ کنم . هفته گذشته با ترفند خاصی 10 صفحه ای که تایپش کرده بودم رو ، خیلی مهم نزد استاد گرام جلوه دادم ! فردا رو موندم چیکار کنم ، کلاس که این ترم باهاش دارم 8 صبحه و بعدش باید برم پیشش ، به خیر بگذره . 10 صفحه شده 11 صفحه !

از ترم پیش قرار بود یه درگاه پرداخت اینترنتی برای ثبت نام برنامه های انجمن علمی دانشگاه درست کنم ، هنوزم قراره درست کنم . دو روز پیش هم قرار بوده آخرین نسخه نشریه رو بفرستم . دو ماه پیش قرار بوده پوستری طراحی کنم ... .

جالبش اینجاس که از الان برای برداشتن پروژه ها توی تابستون برنامه میریزم...

- کسی اکسس بَلده ؟ ماکرو نویسی رو ؟ میخوام با یه کامبوباکس از یه کوئری رکورد هایی رو فیلتر کنم. البته نه به این سادگی . هِلپ می پلیز !

و ...

و ...

و ...

نقطه چین گذاشتم ، چون معتقدم تا یه کاری به یه جایی نرسیده نباید رسانه ای بشه !

بیایم سر حال و احوال

شما خوبی ؟ چه خبرا ؟

پ.نون : کاش صدای قدم هایم ، ترانه رقصمان بود.

چپ چپ نگاه نکن ، منم دِل دارم خو!

دوشنبه ۴ اسفند ۹۳ ساعت ۲۰:۳۷
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
mim h.m
ببخشید مدیر برنامه پیدا کردید یک مونثش را هم به من معرفی کنید چونکه ماهم نیاز داریم
الکی مثلا ماهم سرمان خیلی شلوغ است
علی
نه متاسفانه ، پیدا نشد ، تا اینکه انقد سرم خلوت شد که الان به خوددرگیری دچارم !
:)
  • سه شنبه ۲ تیر ۹۴ ، ۲۲:۱۰
  • mahsa
    حرفی هم ندارم که ضبط شه یا نشه!!!
    افسرده شدم:'(
    علی
    یعنی نمیخوای بگی ؟
    :-|
    الکی مثلا افسرده ای ! :))
  • چهارشنبه ۲۷ اسفند ۹۳ ، ۱۷:۵۸
  • علی
    میگم اینجا صدا ضبط نمیشه هاآ
  • چهارشنبه ۲۷ اسفند ۹۳ ، ۱۳:۲۷
  • mahsa
    و بازتر هم... o_O

    آها...
    علی

    :-|
  • سه شنبه ۲۶ اسفند ۹۳ ، ۲۳:۵۷
  • mahsa
    و باز هم...

    چشم؟چرا؟!!!!
    خخخخ
    علی
    :-)

    :-)

    :-)

    :-)

    کم میام وب !

  • سه شنبه ۲۶ اسفند ۹۳ ، ۱۸:۳۰
  • mahsa
    باز هم لبخند...!!!

    ممنون که وقت گذاشتی:-)
    علی
    :-)

    :-)

    :-)

    چشمم زدی !
  • سه شنبه ۲۶ اسفند ۹۳ ، ۰۰:۴۴
  • mahsa
    بازم لبخند...!
    علی
    :-)

    :-)
  • يكشنبه ۲۴ اسفند ۹۳ ، ۲۳:۳۸
  • علی
    :-)
  • يكشنبه ۲۴ اسفند ۹۳ ، ۲۰:۰۷
  • mahsa
    موسسه خلافکارا؟o_O
    بی ادب...حیا داشته باش برادر من!موضوع بین مادر و دختره!!!
    میدونم:دی
    نه...میگم مستقل...تازه.میخام خودم به پاخیزم علیه داعش!
    ولی خب میگم یکم بچه هام بزرگ شن بعد خخخخ
    علی
    :-|
    موسسه علمیه !
    نچ نچ نچ ... !
    :-)
    درود بر تو پهلوون
    چه خانواده دوست ، احسنت
  • يكشنبه ۲۴ اسفند ۹۳ ، ۱۲:۲۰
  • mahsa
    خخخخ...مگه دختری؟!
    باید بگی...خلاف میکنی؟
    یه چیزایی...شخصیه:دی
    میبخشم...باشه!
    نه من مستقل کار میکنم:-)
    علی
    :-|
    نه ، خب ... یه شرکت نه ، یه موسسه
    باید بگی ...مگه خلاف میکنی ؟
    بزرگواری
    پ داعش با تو همکاری داره ؟
  • سه شنبه ۱۹ اسفند ۹۳ ، ۱۰:۴۹
  • mahsa
    خجالتم میکشی مگه؟o_O
    تو چه شرکتی؟!
    ببین معتادی...از صبح تا شب چایی پررنگ میخوری:-\
    اولندش من اصلن شکمو نیستم!
    دومندش نه...برا چیزای دیگم میخام!
    سومندش ادای منو درنیار...یدفه طوطی شم بد میرم رو اعصابت ها:-X
    نع ینی نع...الکی مثلن من پو أم:دی
    علی
    بله ، لپمو نگاه سرخ شده !
    نمیگم !
    من که اعتراف کردم .
    مشخصه کاملا
    چه چیزایی مثلا ؟
    ببخشید ، چزا میزنی حالا ؟
    به هر حال یه ربطی به داعش داری که میخوای عملیات انتخاری انجام بدی !
  • شنبه ۱۶ اسفند ۹۳ ، ۱۸:۴۶
  • mahsa
    کم کم رو میکنی...بابا کمالات...جمالات... o_O
    کارت چیه دخیقن؟!
    هیچی نمیخوری تا اون موقع؟!
    پس مامان برا چیه؟:دی
    نع....
    علی
    خجالتمون نده پهلووون
    هوم ؟ کارشناس فنی ! پشتیبانی یه جورایی !
    غیر چایی ، نه چیز دیگه معمولا
    شکمو ! فقط مامانو برا غذاش میخوای ؟! واخعن که !
    نع ؛ یعنی آره ؟!
  • شنبه ۱۶ اسفند ۹۳ ، ۰۰:۴۶
  • mahsa
    شده بوده باشه...کل زبان فارسیو بردی زیر رادیکال اصن... :-\
    ساعت 4 ناهار میخوری؟؟؟
    اونوخ خودت غذا رو گرم میکنی میخوری یا مامانت ترتیبشو میده؟!
    اییییییی داعش...میخای منو بترسونی؟:'(
    نموخام...
    علی
    از کمالاتمه :)
    سر کار بعضی وقتا انقد سرم شلوغ میشه که صدای شکمم میشه زنگ ناهار ! معمولا میشه ساعت 3-4
    خودم باو ، تخم مرغی ، گوجه ای هم باشه میزنم تنگش میشه املت ، هر چیزی پیدا بشه

    داری انکار میکنی ؟ عامل نفوذی !
  • جمعه ۱۵ اسفند ۹۳ ، ۱۳:۲۸
  • mahsa
    اتفاقن بچه دخترعمم 3 سالشه...شدید به خونه داری علاقه داره!
    صندوق صدقات خونه عمم رو خالی کرده بود تو یه قابلمه و با قاشق همشوت میزد!
    مغزمون ورم کرد از صداش!
    بعد تارفمونم کرد بریم شام بخوریم:-\
    حالا هر وخ خاستی میگم برات درست کنه تا بخوری!!!
    من تا یه حدی میتونم تحمل کنم!
    یدفه دیدی طی حرکت انتحاری خودمو اینجا رو منفجر کردم!!!!!!
    علی
    واو ...
    غذای خوشمزه ای باید شده بوده باشه ! :)) (جمله رو حال کردی ؟)
    نه ، دستت درد نکنه ، تازه ناهار خوردم ، سیرم .
    همینه دیگه ، داری از دست میری ، بیاد زودتر آموزشت رو شروع میکردم ، داعش مختو شستوشو داده :))) یهو میری سر جلسه کنکور همه رو منفجر میکنی !
  • پنجشنبه ۱۴ اسفند ۹۳ ، ۱۶:۴۱
  • mahsa
    باز نظرمو تایید نکردی:'(
    علی
    دارم بهت صبر آموزش میدم ;)
  • چهارشنبه ۱۳ اسفند ۹۳ ، ۲۳:۰۳
  • mahsa
    آره خوردنیه...
    پس چی برقصیم؟:/
    علی
    من نخوردم تا حالا ، یکم میدی مزه کنم ؟
    بیا وارد جزئیات نشیم ، یهو دیدی چیلتر شدم !
  • سه شنبه ۱۲ اسفند ۹۳ ، ۱۳:۵۱
  • mahsa
    نمیشه که...اول باس حقوق تعیین کنی!فی سبیل الله که نیس:‏|‏
    کاملن مشخصه...نمراتت که خعلی قشنگن،کارتم خوب و به موقع انجام میدی!!!
    دیوونه شدی خخخخخخ
    خب هندی برقصیم:/
    صبر؟نه...صبر چیه؟خوردنیه؟:@
    علی
    پول چیه ؟ خوردنیه ؟!
    بله ... .
    تازه کجاشو دیدی :)
    هندی ؟ نه بابا در اون حد نه
    !
  • شنبه ۹ اسفند ۹۳ ، ۲۰:۲۴
  • محمدمهدی
    سلام مهندس روزت مبارک!
    تو وبم تغییر و تحول دادم و بالاخره آپ کردم
    منتظرم!
    راستی قالبتم خیلی شاخ و قشنگه!
    علی
    سلام
    ممنونم مهندس
    میام الانه

    ما اینیم دیگه :)
  • جمعه ۸ اسفند ۹۳ ، ۰۹:۴۷
  • mahsa
    نظرمو تایید نکردی؟!
    علی
    یه چیزی داریم به اسم "صبر" ، میدونی چیه ؟!
  • جمعه ۸ اسفند ۹۳ ، ۰۹:۴۷
  • mahsa
    همدم ما یه پشه بود...اونم هوا سرد شد رفت:/
    اِیجنت موخای؟!
    حقوق چقد میدی؟:دی
    من نمیفهمم تو چیکار میکنی که وقت نداری این کاراتو انجام بدی!
    مگه کارِت همینا نیس؟اینارم که وقت نمیکنی انجام بدی:|
    اعتماد به نفست تو لوزالمعدم...صدای قدمهایت ترانه بندریه ... بزن برقصیم خخخخخخ
    عاشق شدی؟!
    علی
    خخخخ
    ها ؟ چیکا کنم ؟
    فعلا حقوق نمیدم ، باید ببینم کارت چطوره !
    به چالش نکش دیگه
    سه روز هفته رو دانشگاهم ، سه روز دیگه اش رو هم سرکار ! وقتی برام نمیمونه که به کارای دیگه ام برسم .
    هههه ، خیابون که خلوت باشه ، ناخود آگاه صدای قدم هات رو ریتمی میکنی ! بندی نه ، آروم ، رومانتیک ... :))
    کی ؟ من ؟!
  • جمعه ۸ اسفند ۹۳ ، ۰۹:۴۵
  • Copyright (©) 2012-2015
    All Rights Reserved.
    کپی رایت (©) ۱۳۹۰-۱۳۹۴
    تمامی حقوق محفوظ است
    قالب شماره 13
    نسخه 1.0
    طراحی و اجرا در مرداد 95
    کدنویسی تنها با html و css
    کپی نکنید ، درخواست کنید کد خدمتتان تقدیم می شود !