۵۶ : شعر زندگی ام بی قافیه است
۵۶ : شعر زندگی ام بی قافیه است
۵۶ : شعر زندگی ام بی قافیه است
۵۶ : شعر زندگی ام بی قافیه است

دنبال چی میگردم ؟

سوالی که خیلی وقته ذهنم رو مشغول کرده.

وقتی تنها میشم ، یا بحث پیش میاد ، میگم اگه برگردم به 3 سال پیش ، انتخاب رشته متفاوتی برای کنکور کارشناسی داشتم .

و حتی عقب تر ، اگه برگردم به 6 سال پیش ، حتما رشته تجربی رو انتخاب میکردم . گاهی حسرتش رو میخوردم .

جدای از نظام آموزشی کشور ، که در شرایط حال چاره ای جز ورود بهش نیست ، من چیکار باید بکنم ؟

اوقات فراغتی که با بی حالی ، احیانا کدنویسی های بی هدف ، بازی ، پیگیری و نصب رام های مختلف گوشی ، آپدیت بودن ، مورد استعمار فیلم ها و سریال ها قرار گرفتن ...

شاید فکر نکردن به موضوع و اجازه کذر زمان با هرآنچه که روزگار پیش می دهد ، راه حل راحتی باشه .

پس از کلنجار رفتن ... چیزی که بهش رسیدم اینه که هرکاری که میکنم ، و هرجا که هستم ، باید باعث تغییری توی دنیای هستی باشم .

چیزهای معمولی که صرفا تکرار پروسه ی گذشته اس رو نمیپذیرم . کارهایی که درستی یا نادرستی اش دیکته ی فردی مثله ماست ... .

و در نهایت بعد از 21 سال میتونم بگم ، شعر زندگی ام بی قافیه است !

 

+ با سه روز تاخیر ، بیست و یک سالگی ام مبارک .

 

 

" ارزش مرد به اندازه همت اوست و صدق او به مقدار جوانمردى اش و دلیرى او به میزان ننگى که از بدنامى دارد و پارسایى او به مقدار غیرتى که آرد." 

Copyright (©) 2012-2015
All Rights Reserved.
کپی رایت (©) ۱۳۹۰-۱۳۹۴
تمامی حقوق محفوظ است
قالب شماره 13
نسخه 1.0
طراحی و اجرا در مرداد 95
کدنویسی تنها با html و css
کپی نکنید ، درخواست کنید کد خدمتتان تقدیم می شود !