خسته ام اما ، دانه ام که دانی دوستت دارم
پس در گوشه ی جهانت جایی بگذار
که در پناهت ، به یادت کمی آرام باشم
بر آیم از پس این معرکه
معرکه ای که گویی همگان دست در دست هم بر علیه ما شوریده اند.
من ـی که شاید به حساب دخل و خرج دیگران نمی آمدم !
روزگار است ، گذرش حتمی است
آنچه می ماند ، همین خاطره هاست ، همین دلتنگی هاست ...
چه خوب چه بد ؛ خوبش که خوب است ، بدش هم لابد حکمتی در پشت پرده است
شکوه و گله ای ندارم ، از شکست ها و خطا هایم نمیگویم
تنها قدرتی از تو میخواهم که روز فردا سرخمیده نباشم در برابرت .
امضا : علی
سلام به همه خوانندگان خاموش و روشن
+ ترم سوم تحصیل کارشانسی هم تموم شد و نمره های قشنگ فشنگ تنفگ شکاری باقی ماند !
+ چند صباحیست که برخی از خوانندگان خاموش به روشنی گرایینده اند ، اما با شیوه ای متفاوت ! نظراتی از طرف دوستان دیگر میگذارند و ما را در سوءتفائهم می اندازند . نمیدانم که هدفشان چیست ، هر چه هست رودررو بگویید حلش میکنیم ... . برخی دیگر هم روشن میشوند و بدون آدرسی گذر میکنند ...
+ از این عالم که عدد دایی داریم ، که حدود دوماه پیش سروسامانی به زندگی خود داد ، اما چند روز پیش سوء قصد به جانش شد...
دوش در حلقه ما قصه گیسوی تو بود
تا دل شب سخن از سلسله موی تو بود
دل که از ناوک مژگان تو در خون میگشت
بـاز مـشتاق کمـانـخانه ابـروی تـو بود
هـم عفا الله صبا کز تو پیامی میداد
ور نـه در کس نرسیدیم که از کوی تو بود
عالم از شور و شر عشق خبر هیچ نداشت
فتنه انگیز جهان غمزه جادوی تو بود
من سرگشته هم از اهل سلامت بودم
دام راهـم شکن طـره هندوی تو بود
بـگشا بـنـد قـــبا تـا بـــگشایـد دل مـن
که گشادی که مرا بود ز پهلوی تو بود
به وفـای تـو کـه بر تـربت حــافظ بگذر
کز جهان میشد و در آرزوی روی تو بود
All Rights Reserved.
تمامی حقوق محفوظ است
نسخه 1.0
طراحی و اجرا در مرداد 95
کدنویسی تنها با html و css
کپی نکنید ، درخواست کنید کد خدمتتان تقدیم می شود !