مقاله حرف های خودمونی
قسمت دوم
نمیدانم که آیا چشمانت را آزار دادی که حرفهایم را بخوانی یا نه ! اما برای خلاصه قسمت قبل باید بگویم که جهان به دنبال خدای خویش انبساط میکند . انبساطی که تمامی اندیشه کنندگان به آن واقف اند . و نور نیز به دنبال خدای خویش ؛ با سرعتی حیرت آور کائنات را در مینوردد . و کسی چه میداند ، شاید به خدای خود رسیدند .
به اینجا رسیدیم که فطرت آنهاست که خدا را جست و جو کنند و ما هم به عنوان جزء کوچکی از این هستی ( چه بخواهیم و چه نخواهیم ) به دنبال خدای خود هستیم ! حتی آن کسانی که به در جای جای جهان به اندک بهانه ای انسان میکشند . و ما تنها نظاره گریم و برخی اوقات شنونده ... .
گاهی اوقات از زمین و زمین دلگیر میشوم . نمیدانم که آیا این حس را تجربه کرده ای یا نه . نه مشکلی دارم و نه شکستگی اعصابی ! اما نمیدانم ته دلم چیست که حوصله انسانی را ندارم . نه به تلفنی جواب میدهنم و نه دستم را بر کیبورد میگذارم . تنها زیر آسمان آبی که با امکانات رفاهی بشر تیره شده ، قدم میزنم .
به این فکر میکنم که تمام زندگی در مسابقه دادن برای بقا خلاصه میشود . و یا چیزی فراتر پشت چیزی که نمیدانم جای گرفته است . فردی که با دروغ به کار خود خاتمه میدهد ، شخصی که با شمارش پول خود آرامش میگیرد ، کسی که با تهمت زدن به این و آن خالی میشود و شخصی که انسان میکشد ؛ آیا اینان همراه جهان انبساط میکنند !
هستی انبساط میکند و هر آن فضایی از فضاهای بیکران کائنات را در چنگال خود میگیرد . هر لحظه بزرگ و بزرگتر میشود . گویی که چیزی را به چیزهایی که در چنگال دارد اضافه میکند . و گویی کهدر شناخت خدای خود گامی فراتر گذاشته است . آیا این مردمان ، چون جزئی از این جهان ، در حال بزرگ شدن هستن !؟ ... نه ... من ایطور فکر نمیکنم . فکر نمیکنم کسی با آهنگ و فیلم بزرگ شود . و فکر نمیکنم کسی با دو دو تا چهار تا بزرگ شود . اینان خواه ناخواه انبساط میکنند اما چیزی را به چگال نمیآورند . چیزی جز لذت نسیبشان نمیشود .لذتی که خود ساخته اند ! کاش واقعا لذت باشد اما لذتی پوچ و میان تهی است .
آیا زمان آن نرسیده که شیشه عینکمان را پاک کنیم و کمی بشتر از 90 درجه سرمان را به بالا بچرخانیم ؟!
پایان قسمت دوم
آره شلوغه ... شلوغش کردم ... .
علی یارتون...
سلام
خب به سلامتی ایشالا بالاخره رفتی کدوم رشته؟؟؟؟؟
نه من استفاده زیاد ندارم فقط واسه همون سایتی که عکس ها رو گفتی داره میخوام و یه کار دیگه
حواسمم هست
مرسی بازم.....
کم پیدایی؟
میگم راستی شما گفتی که فیلترشکن داری؟میشه با دیال باهاش کارکرد؟؟؟؟
سلام و خوبم
به لطف خدا بهترم
شما خوبین؟!
دیگه درگیر کارای ثبت نام دانشگاهم
آره و الان براتون ردیفش میکنم
درمورد پستی که گذاشتم اول بگم نوشته من نبود یکی برام گذاشته بودمنم چون با اکثرش موافق بودم گذاشتم به عنوان پست
دوم اینکه حرفاتون همه قبول داداش صادقمم راست میگه
منم موافقم الان نه دخترخوب هست نه پسر خوب
اگرم باشه خیلی کمه
البته این توی شهرستان ها اینجور مسائل کمه
ولی توی تهران به عینه بگم که واقعا انقدرجامعه ش ناامنه که آدم حسرت یه پیاده روی ساده تو شب که هیچی تو روزش هم میمونه به دلمون اونم بدون وجود آقایون مزاحم
نمیگم همه ولی جامعه ما متاسفانه داره به سمتی میره که هم دختراهم پسرا
اکثریت خراب شدن و متاسفانه دیگه آدم احساس امنیت نمیکنه
حالا بگذریم این موضوع بحث خیلی طولانی رو میطلبه که ازحوصله من خارجه
اون دوستی که گفت اینوبذار خدابگم چیکارش نکنه میدونستم صداهمه آقایون درمیاد
سلام
حق با شماس ... تهران دیگه از شهر بودن خارج شده ...
چشم حتما مطمئن باش به یاد همه خواهم بود
سلام
بدک نیستم
ممنونم ! شما چطور خوبین ؟!
بازم ممنونم
سرما چرا؟چه مشترک چون منم سرما خوردم کلافه م کرده
برو دکترسریع خوب بشی بیای قالب های منودرست کنی
خیلی پرروام نه؟؟؟
سلام
نسیتا خوب بود ...
چشم حتما ...
من با دیال آپ میام فکرنکنم وی پی ان بتونم استفاده کنم
مرسی ازت راستی رفتم نایت رو هم دیدم دوباره خیلی خوب شده مبارکه
سلام بهاره خانم
چرا ؛ منم با گوشی میام که زیاد با دیال آپ فرقی نداره
در ضمن ؛ وی پی ان سرعت رو پایین نمیاره ! البت اگه خوب باشه
ممنون کار بچه ها بود ...
ممنون که بهم جواب میدی ...
اووهووم ... که اینطور ...
ثانیاواسه قالب سومی عکس عوض شدیه عکس دیگه دارم آپلودمیکنم که میدمش بهتون بقیه مواردسرجاشه
ثالثا آخی نازییییییییییی من باهات شوخی کردم وگرنه جریان توروهم میدونم خودت برام گفتی البته تایه حدودیش رویادت نیست؟
ورابعابرات دعامیکنم که باموفقیت برگردی و اون چیزی که توذهنت هست به وقوع بپیونده وخبرشوبه ماهم بدی
خامسا زودی بیا دلمون تنگ میشه واسه داداش کوچیکه
سادسا مراقب خودتم باش
این سادسا رو نمیدونم درست گفتم یانه
خب ببخشید... براتون ایمیل , میکنم یا ...
خب تا وقتی نیومدم هر تغییری خواستین بدین , مشکلی نیس
إ .. ! یادم نبود , ولی فراتر از اون حرفاس ...
ممنون
چشم
آره ، درست گفتی
خیلی دوست داری ازرازورموزعشق سردربیاری نه؟؟؟؟
برام دعا کنید
خب خوبه که آدم تجربه کسب کنه و از تجربه های بقیه استفاده کنه
درسته که سنم کمه ولی خود منم ...
نمیدونم علتش چیه
آره ؛ خب باید بگم که فیلترن !
البته میتونم براتون ایمیل کنم ...
همینکه کنتراستش به هم بیادکافیه که رنگین کمان نشه
جااان ؟!
آره خب ؛ ولی رنگ بندی رو شما گفتین که چطور بزنم
ها ؟! کنتر چی چی ؟! این دیگه چیه ؟! :((
مرسی مرسی ازاین عکس هایی که آتیش داره خیلی خوشم میادولی همین دوتاروبیشترنداشتم
منم گفتم که عجله ای نیست هروقت فرصت داشتی اصلادلم نمیخوادمانع کار یا درس و زندگیت بشه هروقت سرت خلوت بودتواوقات بیکاری انجام بده
از چی ترسیدی ؟!
خب من بیشتر دارم :((
باشه چشم ، حتما ...
ممنون که به فکرمی
نه خواهش میکنم،لطف کردی که نظردادی بازم بیا خوشحال میشم
جدی ... ؟!
چه قصه هایی داره این عاشقی ...
باشه
آره هستم ، رفتم ولی اومدم
نه ؛ اصلا
همشونم عین همین فقط رنگ و عکس هاش متفاوت میشه وهرموقع که وقت کردی وحوصله داشتی و سرت خلوت بوددرست کن اصلاعجله ای ندارم چون کتابم که چاپ بشه مطمئنابازدید کنندگان وبلاگ بیشترمیشن نمیخوام همش یه قالب باشه
وچون قالبی که تودرست کردی ایرادی نداره و خیلی دوستش دارم دلم نمیخوادباقالب سایت های دیگه عوضش کنم میخوام اگرم قرارباشه تنوع بدم بازم دست سازخودت باشه
بنابراین خیلی باعث زحمتت میشم خودم میدونم ولی خب قالب دیگه به دلم نمیشینه دیگه
چشم
همین الان واستون نوبت میزنم خوبه ؟!
شوخیدم
باشه ؛ مشکلی نیس ؛ هر کمکی از دستم بر بیاد انجام میدم ...
پس که اینطور
آره امروزسعی میکنم که عکس ها و توضیحات رو براتون آماده کنم
فقط نمیدونم ازکدوم سایت آپلودکنم که به مشکل نخوره اون سایتی که آپلودمیکردم باهاش عکسام رونمیدونم بازبلوگفاچه مرگش شد که کدتصاویراون سایت رو قبول نمیکنه و میگه امکان درج کدتبلیغاتی وجودندارد
فقط سرهمین موضوع گیرکردم
وای راست میگی؟خیلی خوشحال شدم عجب خبرخوبی دادی ایشالا که موفق باشی نمیدونستم توام کنکوردادی خیلی خوشحال شدم
بعله ...
فک کنم تو پیکو فایل جای خوبی باشه !
ممنون
هیچی توی مطالبی که نوشتی آدم وقتی دقت میکنه انگار که یه چیزی تو وجودت سردرگمت کرده و داری با معنویات سعی میکنی حلش کنی
و به خاطر همین کشیده میشی بیشتربه معنویات
نمیدونم چطوری منظورموبرسونم
نه خب یه همچین چیزایی هست ولی نه اینطور که میگید !
از دنیا و هرچی توشه خسته شدم ... !
نه برای خواننده منظورم اینه که پیچیدگی ذهن و درونت رو نشون میده
که نمیدونم ازچی ناشی میشه
انگار یه جور بلاتکلیفی داره آزارتون میده و دوست دارید ازراه های مختلف ازجمله ازراه
معنویت این پیچیدگی و بلاتکلیفی رو حل کنید
البته کسی که سرسری نخونده باشه
متوجه این میشه
نمیدونم حالا شایدم من اشتباه متوجه شدم
درست متوجه منظورتون نشدم !
ولی درست گفتین ... (!)
اول مرسی ازبابت دلداری و همدردیت من توقع درک یا غمخواری ندارم ازکسی
چون هرکسی باید توشرایطی باشه که بتونه درک کنه البته خدانکنه که هرگزتواین
شرایط قرار بگیری ولی درکل گفتم
ولی بازم ممنون که درهمین حدهمزبونم بودید
آدم هرچقدرم که فراموش بخواد کنه نمیتونه تنها عشق زندگیش رو که خیلی ام پاک بوده ازیاد ببره
واقعا بعضی وقتا فکرمیکنم به اینکه من بازم میتونم عاشق بشم؟
امیدوارم که بشم وگرنه دیگه زندگی برام بی معنا میشه
بازم مرسی
بله میشه ! در خدمتیم ...
راستی یه سوال این مطالبی که نوشتی روتاحدودی خوندم
خواستم بدونم این مطالب دست نوشته های خودته یا ازسایت و کتاب و جایی دیگه میاری؟
با اجازتون دست نوشته خودمه ... وقت نکردم زیاد تایپشون کنم ! معمولا زیرش رو امضا میکنم
سلام
خوبم ، شما خوبین
اختیاردارین ...
خوبی علی جان؟نه عیب نداره ولی یه کتک پیش من داریشوخی میکنم
نه بابا من هنوز اونقدرحرفه ای نشدم که اینجوری فروشگاه بتونم بزنم
شعــــرآآآآم؟؟؟؟راستش رفته برای چاپ دستم دیگه نیستش چاپ که شد
آدرس بده یکی برات پست میکنم البته اگه مجوز بدن تازه رفته واسه مجوز
میگن دوسه ماهی طول میکشه تامجوز بدن
سلام
به هر حال براتون آرزوی موفقیت میکنم
منتظرم ...
منم هی حرص میخوردم گفتم نگاپسره رو میاد نظر میذاره یه آدرس میذاره که به هیچ دردی نمیخوره اونوقت منتظر جوابم حتما هست
مرسی از لطفت
اون فروشگاه رو که خودم درست نکردم من فقط مث یه بازاریاب عمل میکنم رفتم گوگل دنبال یه چیزی میگشتم اون سایت رو دیدم عضو شدم امتحان کنم ببینم
چطوریه تازه دوروزه شروع کردم هنوز که درآمدی به دست نیاوردم تاببینم خداچی میخوادبرو خرید کن که پورسانت بگیرم من
سلام ، خوبم ، شما خوبی ؟
زیر همون نوار آبیه ی دستگیره است که روش کلیک کنید باز میشه !
دیگه به بزرگیه خودتون ببخشید .
هان ؟!!!
همین دورو بر ...
ترسناک صحبت میکنی!
...
حالا چه حس آشنایی?!
شدم آخرش رفتم تو وبلاگ سکوت سرد رو صفحه براتون پیغام گذاشتم گفتم شاید
نیاید دیگه نبینی به دوستم گفتم برو به همون آدرس سلطانی پور ببین واسه تو باز
میشه گفت آره بازشدنوشته به این آدرس منتقل شده بالاخره تونستم براتون کامنت
بذارم
سلام
ممنون , شما خوبین ?
ببخشید دیگه ! آخه میخواستم نیم نگاهی به طراحی اونجا بندازین !