
همراه بسیار است اما همدمی نیست
مثل تمام غصه ها این هم غمی نیست
فاضل نظری
به یک مدیر برنامه نیازمندم !
کلی آدم بهت زنگ بزنن و اصرار برای فلان کار ، تو هی بپیچونی و بگی وقت ندارم ، فقط تو این تایم باشه ، سرم شلوغه نمیرسم و ... . پاشنه در رو ازجا بکنن و آخر سر نتونن پیدات کنن ! میدونی اینا خیلی باکلاست میکنن ، یه حس خفنی بهت دست میده .
آخرش کار هیچکدوم رو انجام نمیدی ، بدقول میشی و نمیفهمی اصن وقتت چطور داره میگذره . شکایت تنها چیزیه که بهت میرسه .
اینجاس که یه نتیجه اخلاقی میگیری ، اینکه اسامی شغل هایی مثله مدیر برنامه رو مسخره نکنی !
از دانشگاه شروع میکنم . آخر ترم گذشته ، قــُمپُز در کردم . جزوه درس فولاد1 رو برای استاد تایپ کنم . هفته گذشته با ترفند خاصی 10 صفحه ای که تایپش کرده بودم رو ، خیلی مهم نزد استاد گرام جلوه دادم ! فردا رو موندم چیکار کنم ، کلاس که این ترم باهاش دارم 8 صبحه و بعدش باید برم پیشش ، به خیر بگذره . 10 صفحه شده 11 صفحه !
از ترم پیش قرار بود یه درگاه پرداخت اینترنتی برای ثبت نام برنامه های انجمن علمی دانشگاه درست کنم ، هنوزم قراره درست کنم . دو روز پیش هم قرار بوده آخرین نسخه نشریه رو بفرستم . دو ماه پیش قرار بوده پوستری طراحی کنم ... .
جالبش اینجاس که از الان برای برداشتن پروژه ها توی تابستون برنامه میریزم...
- کسی اکسس بَلده ؟ ماکرو نویسی رو ؟ میخوام با یه کامبوباکس از یه کوئری رکورد هایی رو فیلتر کنم. البته نه به این سادگی . هِلپ می پلیز !
و ...
و ...
و ...
نقطه چین گذاشتم ، چون معتقدم تا یه کاری به یه جایی نرسیده نباید رسانه ای بشه !
بیایم سر حال و احوال
شما خوبی ؟ چه خبرا ؟
پ.نون : کاش صدای قدم هایم ، ترانه رقصمان بود.
چپ چپ نگاه نکن ، منم دِل دارم خو!
الکی مثلا ماهم سرمان خیلی شلوغ است
افسرده شدم:'(
آها...
چشم؟چرا؟!!!!
خخخخ
ممنون که وقت گذاشتی:-)
بی ادب...حیا داشته باش برادر من!موضوع بین مادر و دختره!!!
میدونم:دی
نه...میگم مستقل...تازه.میخام خودم به پاخیزم علیه داعش!
ولی خب میگم یکم بچه هام بزرگ شن بعد خخخخ
باید بگی...خلاف میکنی؟
یه چیزایی...شخصیه:دی
میبخشم...باشه!
نه من مستقل کار میکنم:-)
تو چه شرکتی؟!
ببین معتادی...از صبح تا شب چایی پررنگ میخوری:-\
اولندش من اصلن شکمو نیستم!
دومندش نه...برا چیزای دیگم میخام!
سومندش ادای منو درنیار...یدفه طوطی شم بد میرم رو اعصابت ها:-X
نع ینی نع...الکی مثلن من پو أم:دی
کارت چیه دخیقن؟!
هیچی نمیخوری تا اون موقع؟!
پس مامان برا چیه؟:دی
نع....
ساعت 4 ناهار میخوری؟؟؟
اونوخ خودت غذا رو گرم میکنی میخوری یا مامانت ترتیبشو میده؟!
اییییییی داعش...میخای منو بترسونی؟:'(
نموخام...
صندوق صدقات خونه عمم رو خالی کرده بود تو یه قابلمه و با قاشق همشوت میزد!
مغزمون ورم کرد از صداش!
بعد تارفمونم کرد بریم شام بخوریم:-\
حالا هر وخ خاستی میگم برات درست کنه تا بخوری!!!
من تا یه حدی میتونم تحمل کنم!
یدفه دیدی طی حرکت انتحاری خودمو اینجا رو منفجر کردم!!!!!!
پس چی برقصیم؟:/
کاملن مشخصه...نمراتت که خعلی قشنگن،کارتم خوب و به موقع انجام میدی!!!
دیوونه شدی خخخخخخ
خب هندی برقصیم:/
صبر؟نه...صبر چیه؟خوردنیه؟:@
تو وبم تغییر و تحول دادم و بالاخره آپ کردم
منتظرم!
راستی قالبتم خیلی شاخ و قشنگه!
اِیجنت موخای؟!
حقوق چقد میدی؟:دی
من نمیفهمم تو چیکار میکنی که وقت نداری این کاراتو انجام بدی!
مگه کارِت همینا نیس؟اینارم که وقت نمیکنی انجام بدی:|
اعتماد به نفست تو لوزالمعدم...صدای قدمهایت ترانه بندریه ... بزن برقصیم خخخخخخ
عاشق شدی؟!