![۵۸ : مهرورزی تو با ما شهره آفاق بود](http://bayanbox.ir/view/4818708717570301324/Beach-Wave.jpg?preview)
پیش از اینت بیش از این اندیشه عشاق بود
مهرورزی تو با ما شهره آفاق بود
یاد باد آن صحبت شبها که با نوشین لبان
بحث سر عشق و ذکر حلقه عشاق بود
پیش از این کاین سقف سبز و طاق مینا برکشند
منظر چشم مرا ابروی جانان طاق بود
از دم صبح ازل تا آخر شام ابد
دوستی و مهر بر یک عهد و یک میثاق بود
سایه معشوق اگر افتاد بر عاشق چه شد
ما به او محتاج بودیم او به ما مشتاق بود
حسن مه رویان مجلس گر چه دل میبرد و دین
بحث ما در لطف طبع و خوبی اخلاق بود
بر در شاهم گدایی نکتهای در کار کرد
گفت بر هر خوان که بنشستم خدا رزاق بود
رشته تسبیح اگر بگسست معذورم بدار
دستم اندر دامن ساقی سیمین ساق بود
در شب قدر ار صبوحی کردهام عیبم مکن
سرخوش آمد یار و جامی بر کنار طاق بود
شعر حافظ در زمان آدم اندر باغ خلد
دفتر نسرین و گل را زینت اوراق بود
حافظ شیرازی
به شخصه معتقدم که خانم آدم باید تحصیل کرده باشه .
البته آقاهه هم باید همینطور باشه . مخاطبم بیشتر اون دسته آدم هایی هستن که میگن زن رو چه به درس خوندن !
درس خوندن ، جدای از مشکلات نظام آموزشی ، جدای از این که محتوا و موضوع خوندن چی باشه ، دید و نگرش آدم رو به موضوعات و مشکلات زندگی باز میکنه . این بگیم انتگرال و یا معادلات لاپلاس به چه دردمون میخوره ، شاید مستقیما به درد آدم نخوره . اما همین فکر کردن ، ذهن رو درگیر مسائل کردن ، باعث میشه که عادت کنیم با مشکلات ، برخورد مشابه داشته باشیم . نه فقط مشکلات هر موضوعی که نیاز به درک داشته باشه .
خانم آدم که تحصیل کرده باشه ، آقاهه رو بهتر درک میکنه ،یعنی در کل باعث میشه سطح درک متقابل بالاتر بره ، با مشکلاتی که سر راه پیش میاد خیلی منطقی تر برخورد میکنن ، و در نهایت بچه ها هم خیلی خیلی بهتر تربیت میشن .
خلاصه طرفدار تحصیلات عالیه بانوان بوده و مخالف شدید خود را با آن دسته از افراد مخالف اعلام مینمایم .
پ ن 1 : تشکر میکنم از م.ه بابت معرفی این غزل زیبای حافظ .
پ ن 2 : تصویر ، غزل و متن پست هیچ ربطی به هم ندارن !
درک مهمه وبعدتحصیلات دوطرف
منم عاشق درس خوندنم
ایول :)
راستش مهارت حل مسئله داشتن خیلی به تحصیلات ربطی نداره
هوش اجتماعی و عاطفی و هیجانی
این ها در زندگی به کار میان
حقیقت اینه که الان دختران این دوره زمونه بهتره که خییییییییییییلی هم تحصیلاتشون عالیییییییییییییه نباشه
چون خدایی می گم خیلی زجر داره براشون که بعد بخوان .......
چون کفویت در ازدواج مهمه و متاسفانه برای زنان با تحصیلات عااااااااااااااااااالییییییییییییییه این کفویت در این زمینه پایین میاد (در این سال های اخیر که نسبت پسر به دختر پایین اومده)
امیدوارم همه ی ازدواج ها شیرین شروع و تا انتها شیرین ادامه پیدا کنه
کلماتی که طولانی نوشته شدن صرفا برای تاکید بر بار معنایی شون بود اشتباهی برداشت نشه (جملات منف نیستند)
ﭘﺎﺩﺷﺎﻫﯽ ﺗﺨﺘﻪ ﺳﻨﮓ ﺭﺍ ﺩﺭ ﻭﺳﻂ ﺟﺎﺩﻩ ﻗﺮﺍﺭ ﺩﺍﺩ ﻭ ﺑﺮﺍﯼ ﺍﯾﻦﮐﻪ ﻋﮑﺲ ﺍﻟﻌﻤﻞ ﻣﺮﺩﻡ ﺭﺍ ﺑﺒﯿﻨﺪ ﺧﻮﺩﺵ ﺭﺍ ﺩﺭ ﺟﺎﯾﯽ ﻣﺨﻔﯽﮐﺮﺩ .ﺑﻌﻀﯽ ﺍﺯ ﺑﺎﺯﺭﮔﺎﻧﺎﻥ ﻭ ﻧﺪﯾﻤﺎﻥ ﺛﺮﻭﺗﻤﻨﺪ ﭘﺎﺩﺷﺎﻩ ﺑﯽ ﺗﻔﺎﻭﺕ ﺍﺯﮐﻨﺎﺭ ﺗﺨﺘﻪ ﺳﻨﮓ ﻣﯽ ﮔﺬﺷﺘﻨﺪ .ﺑﺴﯿﺎﺭﯼ ﻫﻢ ﻏﺮﻭﻟﻨﺪ ﻣﯽ ﮐﺮﺩﻧﺪﮐﻪ ﺍﯾﻦ ﭼﻪ ﺷﻬﺮﯼ ﺍﺳﺖ ﮐﻪﻧﻈﻢ ﻧﺪﺍﺭﺩ .ﺣﺎﮐﻢ ﺍﯾﻦ ﺷﻬﺮ ﻋﺠﺐ ﻣﺮﺩ ﺑﯽ ﻋﺮﺿﻪ ﺍﯼ ﺍﺳﺖ ﻭ ..…ﺑﺎ ﻭﺟﻮﺩ ﺍﯾﻦ ﻫﯿﭻ ﮐﺲ ﺗﺨﺘﻪ ﺳﻨﮓ ﺭﺍ ﺍﺯ ﻭﺳﻂ ﺑﺮ ﻧﻤﯽﺩﺍﺷﺖ .ﻧﺰﺩﯾﮏ ﻏﺮﻭﺏ، ﯾﮏ ﺭﻭﺳﺘﺎﯾﯽ ﮐﻪ ﭘﺸﺘﺶ ﺑﺎﺭ ﻣﯿﻮﻩ ﻭﺳﺒﺰﯾﺠﺎﺕ ﺑﻮﺩ، ﻧﺰﺩﯾﮏ ﺳﻨﮓ ﺷﺪ، ﺑﺎﺭﻫﺎﯾﺶ ﺭﺍ ﺯﻣﯿﻦﮔﺬﺍﺷﺖ ﻭ ﺑﺎ ﻫﺮ ﺯﺣﻤﺘﯽ ﺑﻮﺩ ﺗﺨﺘﻪ ﺳﻨﮓ ﺭﺍ ﺍﺯ ﻭﺳﻂ ﺟﺎﺩﻩﺑﺮﺩﺍﺷﺖ ﻭ ﺁﻥ ﺭﺍ ﮐﻨﺎﺭﯼ ﻗﺮﺍﺭ ﺩﺍﺩ .ﻧﺎﮔﻬﺎﻥ ﮐﯿﺴﻪ ﺍﯼ ﺭﺍ ﺩﯾﺪ ﮐﻪ ﺯﯾﺮ ﺗﺨﺘﻪ ﺳﻨﮓ ﻗﺮﺍﺭ ﺩﺍﺩﻩ ﺷﺪﻩﺑﻮﺩ، ﮐﯿﺴﻪ ﺭﺍ ﺑﺎﺯ ﮐﺮﺩ ﻭ ﺩﺍﺧﻞ ﺁﻥ ﺳﮑﻪ ﻫﺎﯼ ﻃﻼ ﻭ ﯾﮏﯾﺎﺩﺩﺍﺷﺖ ﭘﯿﺪﺍ ﮐﺮﺩ.ﭘﺎﺩﺷﺎﻩ ﺩﺭﺁﻥ ﯾﺎﺩﺩﺍﺷﺖ ﻧﻮﺷﺘﻪ ﺑﻮﺩ :ﻫﺮ ﺳﺪ ﻭ ﻣﺎﻧﻌﯽ ﻣﯽ ﺗﻮﺍﻧﺪ ﯾﮏ ﺷﺎﻧﺲ ﺑﺮﺍﯼ ﺗﻐﯿﯿﺮ ﺯﻧﺪﮔﯽﺍﻧﺴﺎﻥ ﺑﺎﺷﺪ!!زندگی عمل کردن است .این شکر نیست که چای را شیرین میکند بلکه حرکت قاشق چای خوری است که باعث شیرین شدن چایی میشود.....!
در بازی زندگی استاد تغییر باشیم
نه قربانى تقدیر.
به شخصه خیلی آدم بیسواد دیدم که بیشتر از یه دکتری خونده درک میکنه طرف مقابل رو
اگر ماه رمضاטּ روزهاے آטּ رحمت است، شب هاے قدر سیلاب رحمت است!
****
√رمضان ماه قنوت دست ها وسجود سرهاست،پس در آن لحظه که قنوت وسجودید یاد ما نیز باشید.
التماس دعا
خخخخخخ
اگر این سطح پر از آدم هاست
پس چرا این همه دلها تنهاست...
بی خودی میگویند هیچ کسی تنها نیست...
چه کسی تنها نیست،همه از هم دورند
همه در جمع ولی تنهایند
من که در تردیدم،تو چطور؟
(سهراب سپهری)
نیم ساعت صبریدم که نظرم تایید شه ولی نشد که نشدo_O
نه یاد نگرفتم خخخخ
خاهشت
@----)-----)---------------
صبر؟نه صبر عایا نمیدانم:-\
آره خیلی بهتر بود...الان اعتماد به نفست بالا رفت خخخخ
خخخخخخ...اتفاقن خاستم امیدوارت کنم...بهتر شده بود...باور کن جدی میگمااااااا...کم خوابی باعث شده بهتر بشه اصن خخخخخخ
من؟ناراحت؟مگه داریم؟مگه میشه؟
:-)
آره دقیقن...خیلی حسش میکنم...بزرگ شدم:-(
دیگه اونقدم خنگ نیستم خود رابطه ی فیثاغورثو بلد نباشم:-\
آخرش نفهمیدیم رابطه ی فیثاغورث با کی بود؟
قضیش چی بود؟
تهش چی شد؟
یادته آخر متنای عربی همش مینوشت فوقع ما وقع ؟!
واقعن چقد مزخرف بود:-(
ظاهرا به جبران کوچکی های گذشته،زیادی بزرگ شده ام!
حداقل خیالت راحت است
که دیگر دلت نمی شکند
چرا...دوس دارم:-(
آره کاکتوس...علاقه عجیبی بهش دارم...چن تایی پرورش میدم تو خونه...مثه بچه هام دوسشون دارم:-)
همه شون که اینطور نمیشن حالا...
خب ربط داره...همش استرس داری نخشکی بندازنت تو کویرخخخخ
دلم میخاد کاکتوس بشم:-)
آنچه در کویر می روید گز و تاق است.این درختان بی باک صبور و قهرمان که علی رغم کویر،بی نیاز از آب و خاک و بی چشم داشت نوازشی و ستایشی،از سینه ی خشک و سوخته ی کویر به آتش سر میکشند و می ایستند و می مانند.هر یک رب النوعی بی هراس،مغرور،تنها و غریب.گویی سفیران عالم دیگرند که در کویر ظاهر میشوند.این درختان شجاعی که در جهنم می رویند،اما اینان برگ و باری ندارند،گلی نمی افشانند،ثمری نمیتوانند داد.شور جوانه زدن و شوق شکوفه بستن و امید شکفتن،در نهاد ساقه شان یا شاخه شان،می خشکد،می سوزد و در پایان به جرم گستاخی در برابر کویر،از ریشه شان بر می کنند و در تنورشان می افکنند...و این سرنوشت مقدر آنهاست(شریعتی)
حالشون قشنگه...سرنوشت و تکلیف شونم مشخص:-(
تازه شوما که اینقد علاقمند به تمرین مقابله با استرس و مقاومت در برابر سختیا هستی اونجا میتونی حسابی پیشرفت کنی:-)
دوباره دارم بهش فک میکنم...میخام برم درخت کویری شم:-)
انشالله بعدا بازم مزاحمتون میشم
پونصد؟نه بردار برا سفر یزد اونو لازمت میشه:-\
خیلی خوبه
خب من اگه باقیشو داشتم که به تو رو نمینداختم خخخخ
از بابام میدزدمش...اصن چه معنی داره دختر آدم دلش اپل بخاد در حالیکه دست باباش باشه؟:-(
نمیدونم چرا یدفه یاد آپاندیس خواهرت افتادم:|
آره پیش بینی هم دارم:-\
میای پولامونو بذاریم رو هم آیفون 6 بخریم؟خخخخخ
بهله و عایا رو هم تقلید میکنی:-\
مگه میخام با شما زندگی کنم؟o_O
آره گاهی اونقد محبت موج میزنه که مطمعن میشم مامان بابای واقعی من نیستن...چون که نیستن بعد مجبورن ینی در برابر اینکه منو آوردن مسعول هستن و کارای خیلی خوشحال کننده ای که کمتر پدر مادری انجام میده میکنن:-)
ایشالا به زودی بخری دو برابر قیمت واست میسازم خخخخ
عمم اینقد کف کرد...شیش ماه پیش از سفر آمریکا برگشتن حالا من گیر یه آدرس آمریکا بودم واسه آی دی!طفلک از دیشب داره غصه میخوره:-D
چرا هوای ما خیلی گرمه...خاک و گرد و غبارم تو راهه:-(
دست شما درست
فعلا علنیش نمیکنم تا تغییرات لازم انجام شه
:)))))) ممنون
این بلاگفا آخر منو دق میده
میگم این سردر وب خودمو میشه زد تو سردر قالب بیان عایا؟
و هر بار دلتنگ میشوم به جای بغض و اشک،
به این جمله اکتفا کنم که هوای بد این روزها آدم را افسرده میکند...!
+ هوای بد این روزها آدم را افسرده میکند:'(
پست جدیدمون با این عنوان:)
کنترل زبان
فک کنم خیلی دوس داری جای من باشی مثه من بحرفی هان؟(کمپوت اعتماد به سقف:دی)
هیچی مادر خخخخ
آره شک دارم:-(
نه بابا من بچه ی این خونواده نیستم...از اولشم میدونستم منو از پرورشگاه آوردن:'(
برا بابام...گفتمت عمه و دخترعمه هام دوتا دوتا آیفون دارن!ازشون پرسیدم گفتن باس بری اپل لند ها 30 تومن درست میکنن!حالا خودم برا بابام درست کردم!گفتمشون اگه خاستین بگین خودم 20 ت میسازم واستون خخخخ
دستت درد نکنه مهساجان واقعا که
+ آی دی اپل بلدی درست کنی؟!
اسم قاشق را گذاشتی هواپیما...
تا یک لقمه بیشتر بخورم!
و من عادت کردم هر چیزی را بدون آنکه دوست داشته باشم قورت بدهم حتا بغض را...!
+ یادت هست مادر عایا؟:-D
اذهان عمومی رو بذار در کوزه آت آشغال نره تو آب:-)
خوندن چند باره ش هم لذت بخشه :)
ولی شوما باس جون بچه های خودتو قسم بخوری:-\
نیازی به تشکر نیس خخخخ
من اذهان عمومی ام
مشکل دار خخخخخ
من چه میدونم!!!
نظرای منو تایید نمیکنی؟چرا؟واقعن چرا؟چرا عایا؟!
اسمش میشد مسکر خخخخ
بعد حرام میشد...نهایتن سختی نداشتیم:-\
ببین با من مشکل داری o_O
مست مان میکرد درد را نمی فهمیدیم!
اما غرورم را قربانی کسی کردم
که ارزش گوسفند هم نداشت...!!!
شاید چون کم خوابی چشات ندیده...یا شاید بخاطر چاله ی زیر چشمته...ازون جا نظرا میریزه نمیبینی خخخخخ
از اولشم با من مشکل داشتیo_O
چه منظره ی اعجاب انگیزو پرکشش وخلابیه -خلاب (دلربا)
کاش من جای اون آقاهه رو صندلی بودم البته در واقعیت
چرا نظرای من تایید نمیشه؟
با من مشکلی داری عایا؟
:-\
حضور بعضی انسان ها در زندگی ما
آنقدر پوچ و بی معنی بوده
که جای خالی آنها را
فقط نبودنشان پر میکند...
بخشش
ولی متعصب ِ دیوانه همون چاپار رو هم ازم گرفت زد حذفش کرد اینه که من الان همون غار نشین سابقم
خیلی بده که من واسه کمترین کارام نگاهم به دست این فنچه
اره ناراحتی داره...اونم خیلییییییییییییییییی:(((((((((
آلبوم ""شهر من بخند"" فک کنم...vagabond رو دانلود کن قشنگه:-)
"
سلام پست جدیدمونه سربزنید خوشحال میشیم
منم بلاگفام پریده!!!نمیدونم باید ناراحت باشم یا نه...ولی وبه من...وبه دوسشداشتنیه من...آه آه آه..:))
خیلی نامردن اصن :'(
من نمیبخشم :'( ینی چی اخه
... ، مخصوصا این روزا ، انقدر ذهن و فکرم خسته و رنجور ه که دیگه هیچ انرژی و مجالی برای فکر کردن یا ناراحتی برای اینجور چیزا رو ندارم ...
فقط میشینم و براش یواش یواش غصه میخورم تا مثل خیلی چیزای دیگه بره ی توی کنج ذهنم و ساکت و خاک گرفته بمونه همونجا ...
اگر فکر داشتم لحظه ای برای بیان اومدن و نوشتن تعلل نمیکردم
ببخشید
ب نظرتون چرا اطلاعات وبم جلو تر از اسفند 92 نمیاد ؟؟ :(
اینجاش که میگه
ای خاک
ای خاک
رو دوست داشتم...
آره جان کار ساختمانی طلاق وصیت ارث دیه ازدواج در همه زمینه ها هستیم خدمت دوستان...
ما از مرام شما تعریفها شنیدیم برید تعریف مرام ما رو بکنید جان.
آره دیگه اینجوریاست...
الان دیگه منتظر پروانه وکالتمم...
اون موقعها حسابداری میخوندم...
4 ترم متوالی ابتدائا با اخذ نمره ی 25 صدم و در آخر با نمره ی 5 از این درس تصمیم به بوسیدن گواهی فارغ التحصیلی گرفتم...
هم اینک بیکارم ولی با مشکلات زیـــــاد درگیر شدم حتی معلمخصوصی هم گرفتم برای درگیری بهتر...
بله.
بله...
(عجب آدم زور گویی خخخخخخخخخ)
آنقدر صدایت را دوست دارد
که سکوت میکند
تا تو بارها بگویی
"خدای من... "
چه ترکیب رنگ زیبایی داره
البته که قبول دارم کنکاش با دانش ذهن آدم رو باز میکنه ولی به نظرم لازمه ولی کافی نیست ! برای اهدافی که شما گفتین به نظرم آدم باید چند بعدی باشه و همه ی اون ابعاد وجودش رشد پیدا کرده باشن ، اجتماعی باشه تا هم تجربه برخورد با آدمهای مختلف و با دیدگاه های متفاوت رو داشته باشه هم خودش در این راه پیشرفت کرده باشه و تیزی های شخصیتیش گرفته شده باشه ، اهل مطالعه بودن حتماً راه و روش درست فکر کردن رو یاد میده . البته به نظرم این چیزا زن و مرد نداره !هر کدوم دوست دارن درک بشن و یک همراه مناسب کنارشون باشه :)
+ در مورد شغل خانم ها که توی کامنت ها خوندم ، تصور کنید یه پسری رو که درسش تموم شده سربازیشو رفته ، یکی دو ساله که سر کار میره ،تازه اگه خیلی زرنگ باشه و عاقلانه مراسم عروسی گرفته باشن که بعدش مقروض نباشن و پول پیش خونه رو یه جوری داده باشن ( یه شرایط به نسبت ایده آل ) ، مگه یه نیروی صفر چقدر حقوق میگیره که قراره خدا تومنشو بده اجاره خونه ؟! واقعا چرخ زندگی نمی چرخه ! منه خانم خیلی هم خوبه بشینم خونه خانووومی کنم و بگم اصن چشش کور دندش نر وظیفشه خرجمو بده ، غیر اینه ؟! ولی نمیشه ... یه زندگی معمولی رو به پایین هم با یه حقوق تازه کار نمی چرخه ...
+ چقدر حرف زدم [خجالت]
همکار بودن اصلاااااااا خوب نیس.چون زنو مرد همش درطول روز همو میبینن و از نظر کاری صب تا شب باهمن اون وقت دلتنگیی و یه سری احساسات یواش یواش کمرنگ میشه.دیگه منتظر بوده زن برا اومدن شوهرش به خونه معنی ای پیدا نمیکنه.حالا بماند که مشکلاتی که برا بچه هاپیش میاد و...
اینو گفتم چون به شدت ارامش برام مهمه.چه ارامش همسرم چه خودم.و بچه وزندگیه مشترک.
من مخالفت خود را باشما اعلام می کنم در حد نیاز و ضرورت ...
اینه که راضی میشن فروشنده ی بوتیک باشن وهمسر خوب توی خونه نه
دوتاشون پا به پای هم کار میکنن شب جواب سلام همو نمیدن خو آخه این چه زندگی شد؟تازه این برای کسایی که شیت کاریشون یکسانه اونایی که شیفت متفاوت دارند که بعد یه مدت که همو میبینن میگن عه چه بزرگ شدی تو
قدر دان بودن زحمت هم فکر کنم ذاتی باشه فرقی نمیکنه همسر یا هر کس دیگه ای همین که آدما بدونن طلبکار نباشن کافیه
قدر دانی همسرهم میتونه زبانی وهم رفتاری باشه
این دوطرف پزشک بودن هم نسیم جان اصلا خوب نیست اصلا فوق العاده رویاییه ولی وقتی توی بطن زندگیشون میری میبینی که چقدر خالی و پوچن چقدر محتاج همدیگه ان هعی جیگرم کباب شد
ببخشید من بی ادبی کردما
ولی من خودم جزءاون دسته از افرادم که دوس ندارم زیاد با آقایون سرو کله بزنم یعنی یه جوریه
چه جوری بگم !!
بهم احساس خفگی دست میده
ولی خودم به شدت به پزشکی علاقه دارم و دوس دارم همسرم هم توی همین رشته باشه که موقعیت و شرایط هم دیگه رو بهتر درک کنیم با کار کردن هم موافقم به شرطی که بیخ شوهرمون باشیم ولی بعد بچه دوس دارم تمام انرژی مو بزارم واسه تربیت صحیحش و وقت بیشتری رو باهاش باشم
راجع به اون پیشنهادتون من زیاد سر در نمیارم کار اقامه بهش میگم حتما:)بازم به ما سر بزنید خوشحال میشیم
من این حرفو به دونفر دیگم گفتم ظرف مدت 3 سال یکیشون مدیر تدارکات سپاه شد واون یکی مدیر اداره ی اوقاف صرفا جهت اطلاع
البته تحصیلات خیلییییییییییییییییییی لازمه ها!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!به اضافه درک عالیییییییییییییییییییه همسر:)))
مرسی از حماییت آق قا...
نقل به مضمون
شما مسوول بلند پایه ی خوبی میشیدبه موقع تشویق میکنید
به موقع محکوم میکنید البته هنوز تکذیبتون رو ندیدم من عصبانی ام قسمت جغدی مغزم فعال شده شما چرا نمیخوابید ؟؟؟ صدالبته به من چه 😞😒
درشب قدر ار صبوحی کرده ام عیبم مکن سرخوش آمد یارو جامی برکنار طاق بود
این دو بیت اوجه غزله برام خیلی دوستشون دارم
منم با شما هم عقیده ام ولی حیف نیس که بچه ی یک خانم دکتر سهمش از مادرش روزی یک ساعت باشه یا همسر یک خانم مهندس نصیبش از زندگی فقط خستگی زنش باشه
انشای پنجم دبستان میخواهید چکاره شوید؟؟؟
میم ه جلوی کلاس روبروی تخته سیاه
بعد ازبه نام خدا و غیره و ذلک من میخواهم درآینده یک مادر فداکاربشوم بعد اگر نشد یک همسر نمونه باشم (انفجار خانم معلم از حنده)اگر همه ی اینها نشد میشوم مدیر مهد کودک
همین الان هم تصمیم گرفته ام هر مدرکی بگیرم قاب کنم بگذارم لب طاقچه وفقط با اجتماع همسو باشم