قشنگ نوشتن ؛ رو سنگ قبرشون !
رو یکی جوان ناکام و اون یکی بزرگ خاندان !
نمیدونم که تابحال شده که تنهایی برید قبرستون ! اتفاقی رفتم گلزار شهدا ؛ سری به شهدا و شهید زین الدین زدم . یکم اونطرفتر قبرستون معمولی بود بآ آدمای نه چندان معمولی ! رو هر کدوم رو میخوندم و با خودم فکر میکردم که این بابا که اون زیر خوابیده چه روزگاری داشته . شب بود و من تنها با خودم فکر میکردم .
توجه ام به قیافه آدمای روزگار جلب شد . اینکه چرا باید قیافه مردم امروز انقد گرفته باشه . انگار وقتی که میخندن هم ی جور گرفتگی تو صورتشونه ! بعضی وقتها فک میکنن دیوونه شدم که زل میزنم تو صورت مردم ! تا حالا به قیافه خودم دقت نکرده بودم ! خیلی عصبیم . چرا ؟!
چرا انقد همه چیز رو سخت میبینیم با وجود اینکه آخرش باید بریم زیر لعاب سنگ قبر !؟ باور کنین زندگی ساده تر اونیه که ما فکر میکنیم . رویاهامونه که سختش کرده ... .
![]() |
شمام مثبه خودمی ...
باشه ؛ حتما
ممنونم
ولی ؛ شما ؟!؟!
آدرس نذاشتین ؟!!!!؟
نه ؛ باور کن بلد نیستم !
ممنون که به من سر زدید
مطلبت خیلی قشنگ بود کاشکی منم با هات بودم و باهم میرفتیم سر مزار شهدا
به قول شاعر با تولد رنج ما آغاز شد رنج افتادن به دام زندگی
خیلی گلی
سلام
ممنونم ...
شمام همینطور
دورهمی با اموات هم قشنگه.مثه دورهم بودن با بعضی آدماست.
وب جالبی دارین.
نه بابا ؛ شب اونجا رفتن ؛ مصداق شب قبرستون رفتن نیست !
باهاتون موافقم .
ممنون !
ولی آدرس نذاشتین ؟!!؟!؟!!!؟!!!!
خعلی دیگه باکلاس
نچ ؛ چون با زبون فارسی نمیشد اونطور که باید جوابتو بدم ؛ واس همین رفتم تو فینگلیش !
دوما ؛ فینگلیش هم بلد نیستم !
Of course ; you're right !!!
عید رو بهتون تبریک میگم
از اینکه به وبلاگم سرزدید خوشحال شدم بازم بیا
میدونی چیه ؟! ی بار با هم بریم ببینیم کی میترسه ؟! چطوره ؟! هان ؟!
مرسی والا من آهنگ لایت غمگین و ملایم و خیلی آرامش بخش دوست دارم
سلام
خوبم
جدی؟شب رفتی قبرستون؟چه ترسناک...البته من که نمیترسم...گفتم شاید شما ترسیدی
چی بگم؟تهش میمیریم دیگه چه میشه کرد؟
سلام
آره ؛ ولی اونجا تا ساعت 11 - 12 شب بازه ! چون مرقد شهداس ! اونطرفش آرامگاه معمولیه ! یه امام زاده هم اونجا هس !
ترس که داره .
بحث من مردن نبود !
خودم نوشتم...
من جایی که مردگان را خاک می کنند رفته ام...در خط خطی(28)...
من نمی دونم این لبخند چیه که برای همه سخت شده...
سلام
زیادم سخت نیس ؛ کافیه کمی گونه هات رو خم کنی ، همین
بابا خدمات پس از فروش
این همه خودمو خسته کردم تازه یه چیزی فهمیدم اون وبلاگی که ازش کد برمیداشتم فیلتر شده و توسط میهن بلوگ حذف شده به خاطرهمینم کلا کدهاش عمل نمیکنه
حیف شد آهنگ های لایت قشنگی داشت
آره روزها خیلی تکراری شدن...
از این به بعد تو وبلاگم هرچی میخونید نوشته خودمه دیگه نمیخوام کپی پیست کنم
در مورد پست شما هم باید بگم این حرفا رو میزنیم ولی بازم وقتی میریم تو قعر زندگی یادمون میره که خونه آخر ما یه قبرکوچیک و تنگ و تاریکه
سلام
پس بگو چرا نمیتونستم برم !
آره ؛ حق با شماس